ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روحانی در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت:
سند جنایت جنگ اقتصادی منتشر شود
گروه اقتصادی/مباحث و تحلیلهایی که در ایام تبلیغات انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری بخصوص در مناظرهها مطرح شد، تنها بخشی از شرایط اقتصاد ایران را به نمایش گذاشت و در این میان دو واقعیت تلخ و اثرگذار یعنی تحریم و جنگ تمامعیار اقتصادی و همچنین همهگیری کرونا مغفول ماند. در همین راستا دولت بهطور رسمی از نپرداختن به این دو متغیر اساسی درشکلگیری روندهای اقتصادی انتقاد کرد، اما با این حال تمام انتقادات صورت گرفته از سوی دولت و کارشناسان نتوانست روندی را که در تبلیغات انتخاباتی وجود دارد تغییر دهد.در همین راستا دویست و سی و سومین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روز سهشنبه به ریاست رئیس جمهوری برگزار و در این جلسه گزارش شاخصهای کلان اقتصادی پس از دوره فشار حداکثری و جنگ اقتصادی و شوک حاصل از کرونا و اثرات این دو عامل برونزا بر اقتصاد کشور ارائه شد.در این گزارش با توجه به روند توسعه و رشد اقتصادی کشورمان در فاصله سالهای 93 تا 96 و مقایسه با وضعیت اقتصاد ایران درصورت نبود تحریمها در سالهای 96 تا 99، خسارات و تبعات منفی تحریمهای امریکا بر شاخصهای کلان اقتصادی از جمله تولید ناخالص داخلی، نقدینگی، تورم، اشتغال و تراز تجاری در طول جنگ اقتصادی مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است.رئیس جمهوری با اشاره به این گزارش تصریح کرد: لازم است برای آگاهی همگان سند جنایت تحمیل جنگ اقتصادی و اعمال کنندگان تحریمهای فراگیر و بیسابقه منتشر شود تا همه دنیا از جنایت ضد بشری دولت ترامپ علیه ملت ایران آگاه شوند.
روحانی با اشاره به عوارض جنگ اقتصادی و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی کشور و زندگی و معیشت عامه مردم گفت: جنایت علیه بشریت بهطور معمول در اذهان عمومی، معادل جنگ و درگیری نظامی دیده میشود درصورتی که تحریم و جنگ اقتصادی نیز باید به عنوان جنایتی خاموش علیه بشریت شناخته و ثبت شود و ایران به عنوان قربانی این اقدام غیر انسانی سند جنایت تحریم کنندگان را به جهانیان ارائه خواهد کرد.
رئیس جمهوری با تشریح مقاومت مردم و مدیریت دولت در مقابله با این جنگ و شکست دادن تحریمکنندگان گفت: در کنار سند جنایت ترامپ که در راه توسعه و پیشرفت یک کشور و ملت مانع ایجاد کرد و به معیشت مردم و حتی سلامت و بهداشت و درمان آنان آسیب و زیان وارد ساخت باید سند مقاومت و مدیریت مقابله با جنگ اقتصادی هم به دنیا ارائه شود.
روحانی با قهرمانانه خواندن سند مقاومت و مدیریت جنگ اقتصادی گفت: اینکه بعد از سه سال و نیم جنگ اقتصادی تحریمگذاران امروز به شکست خود اذعان میکنند، خود گواه بزرگی بر پیروزی ملت ایران و مدیریت مؤثر در مقابله با جنگ اقتصادی است که همه موظف به ارائه این سند هستند.در این جلسه سرپرست بانک مرکزی گزارش شاخصهای کلان فصل زمستان گذشته و عملکرد سال 99 اقتصاد ایران را ارئه کرد. براساس این گزارش، بهرغم همه مشکلات ناشی از جنگ اقتصادی و کرونا، در این فصل، شاخص تولید در بخشهای مهم مثبت شده است.همچنین در این جلسه وزیر صنعت، معدن و تجارت برنامه مانعزدایی و تشویق تولید در حوزه صنایع و معادن را ارائه کرد که پس از بحث و بررسی، ادامه تلاشها در زمینه تسهیل فضای سرمایهگذاری و تولید و زدودن مقررات دستوپاگیر، با همکاری دیگر دستگاههای ذیربط برای تداوم رشد بخش صنعتی کشور مورد تأکید قرار گرفت.رئیس جمهوری با اشاره به عملکرد چشمگیر بخش صنعت و معدن در سال 99، بهرغم همه فشارهای تحریمی و کرونا، از تلاش صنعتگران، سرمایهگذاران و کارگران و مهندسان این بخش قدردانی کرد و گفت: بهراستی حماسه افزایش تولید کشور در هنگامه فشار حداکثری خارجی، فصل افتخارآفرینی در تاریخ اقتصاد کشور است و جفاست اگر با سیاهنمایی این حماسه مقاومت عالمانه بدلیل ملاحظات سیاسی و جناحی نادیده گرفته شود.
ردپای واضح تحریم و کرونا درشاخصهای اقتصادی
همانگونه که اشاره شد، هیچ کارشناس و صاحبنظری نمیتواند آثار تشدیدهای تحریم که در سالهای اخیر به یک جنگ تمامعیار اقتصادی بدل شد و شیوع کرونا برشاخصهای کلان اقتصادی را انکارکند.
درواقع این دو متغیر مهم با هدف گرفتن بخشهای مهم و حیاتی اقتصاد ایران تبعات منفی بسیاری به همراه داشت و موجب شد تا شاخصی مانند نرخ رشد اقتصادی با افت و خیز بسیاری همراه شود.
براساس گزارش اخیر سازمان برنامه و بودجه، درسالهای اخیر تحریم و کرونا از یکسو هزینهها را افزایش داد و از سوی دیگر درآمدها را با افت قابل توجهی مواجه کرد. بدین ترتیب بودجه کشور تحت فشار قرار گرفته است.
سازمان برنامه و بودجه با ارائه تصویری دقیق از تأثیر این متغیرهای مهم روی تولید ناخالص داخلی کشور، میزان تأثیر تکانههای تحریم و کرونا را مورد ارزیابی قرارداده است. بر همین اساس درسال 1391 تحت تأثیر تکانه اول تشدید تحریمها نرخ رشد اقتصادی با نفت به منفی 8.5 درصد و با نفت به منفی 2.3 درصد افت کرده است. اما با تغییر شرایط اقتصادی در سال 1392 و آغاز به کار دولت یازدهم، شاهد تغییر در این شاخص هستیم، بهطوری که نرخ رشد اقتصادی با نفت به 2.5 درصد و رشد بدون نفت به 3.8 درصد افزایش یافته است. درسال 1393 نیز با تداوم این روند نرخ رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت به ترتیب 2.3 و 2.9 درصد ثبت شده است.اما درسال 1394 یعنی یکسال قبل از توافق برجام به دلیل رکود ناشی از انتظارات بهبود اقتصادی نرخ رشد اقتصادی نیز افت کرده است. در این سال نرخ رشد اقتصادی با نفت به یک درصد و بدون نفت به 9 دهم درصد رسیده است. درسال 1395 بیسابقهترین عملکرد اقتصاد ایران در ربع قرن اخیر در کارنامه دولت یازدهم به ثبت رسید. در این سال نرخ رشد اقتصادی با نفت دو رقمی شده و به 14.2 درصد رسید و نرخ رشد اقتصادی بدون نفت نیز عدد 9.3 درصدی را تجربه کرد.
در سال 1396 با تکمیل بخشی از ظرفیتهای خالی مانده اقتصاد بخصوص صادرات نفت که افزایش قابل توجهی یافته بود، شاهد نرخ رشد اقتصادی با نفت 5.9 درصدی و در بخش بدون نفت نرخ 4.8 درصدی هستیم. ولی همین نرخهای درخشان اقتصادی در سال 1397 همزمان با دومین تکانه تشدید تحریمها و خروج امریکا از برجام افت شدیدی پیدا کرد بهطوری که نرخ رشد اقتصادی با نفت در این سال به منفی 4.9 درصد و بدون نفت به منفی 2.5 درصد رسید. روندی که در سالهای بعد با وجود سنگینی فشار تحریم، تغییر کرد و بخش غیرنفتی به پیشران اقتصاد ایران تبدیل شد. بر همین اساس درسال 1398 با وجودی که نرخ رشد اقتصادی با نفت به منفی 6.1 درصد، بیش از سال قبل عمیق شد، اما رشد اقتصادی بدون نفت از منفی 2.5 درصد در سال قبل به مثبت 6 دهم درصد رسید. این در حالی است که در همین سال بحران دوم یعنی شیوع کرونا نیز از اواخر سال به جمع بحرانها و چالشهای اقتصاد ایران پیوست. با این حال، درسال گذشته هم بخش نفتی و هم غیرنفتی اقتصاد ایران رشد کرد. در این سال نرخ رشد اقتصادی با نفت به 6.8 درصد و رشد بدون نفت به 3.3 درصد افزایش یافت که نشاندهنده پیروزی اقتصاد ایران بر هر دو بحران است.
بهبود شرایط اقتصادی
همراه با شاخصهای تولید ناخالص داخلی، سایر شاخصهای تولید کشور نیز نشاندهنده بهبود شرایط اقتصاد ایران در فصول مختلف سال گذشته است.
طبق آمارهای ارائه شده از سوی بانک مرکزی، شاخص تولید کارگاههای بزرگ در سه فصل نخست سال گذشته مدام افزایش یافته است. بر همین اساس در اولین فصل سال گذشته این شاخص به 97.5 رسید که رشد 1.6 درصدی داشته است. در فصل دوم نیز این شاخص به 111.2 رسید که 12 درصد رشد نشان میدهد درسومین فصل سال نیز شاخص با رسیدن به 112.1 رشد 10.9 درصدی را نشان میدهد.
در بخش مجوزهای صادر شده برای بهرهبرداری واحدهای صنعتی نیز بهبود قابل توجهی مشاهده میشود. در فصل اول سال قبل تعداد مجوزهای بهرهبرداری 12.4 درصد کاهش داشته ولی میزان سرمایهگذاریها بیش از 155 درصد رشد داشته است. در دومین فصل هم تعداد مجوزها و میزان سرمایهگذاری به ترتیب 16.9 درصد و 27.8 درصد افزایش یافته است. در سومین فصل سال هرچند تعداد مجوزها 25.9 درصد رشد کرده ولی میزان سرمایهگذاری برای این واحدها با رشد خیره کننده 543 درصد همراه شده است.
از سوی دیگر تعداد مجوزهای صادره برای واحدهای صنفی نیز در سه فصل ابتدایی سال قبل به ترتیب 82.8، 33.8 و 24.6 درصد رشد داشته است. همچنین سرمایهگذاری بخش خصوصی در ساختمان نیز شرایط مشابهی داشته است. در نخستین فصل سال قبل سرمایهگذاری بخش خصوصی در ساختمان 73.5 درصد در فصل دوم 74.9 درصد و در فصل سوم بیش از 100 درصد رشد کرده است.
بدینترتیب همانگونه که از آمارهای رسمی نمایان است اقتصاد ایران با وجود فشارهای سنگین تحریم و کرونا توانسته است با عبور از شرایط سخت به دوران شکوفایی تدریجی وارد شود.
روحانی با اشاره به عوارض جنگ اقتصادی و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی کشور و زندگی و معیشت عامه مردم گفت: جنایت علیه بشریت بهطور معمول در اذهان عمومی، معادل جنگ و درگیری نظامی دیده میشود درصورتی که تحریم و جنگ اقتصادی نیز باید به عنوان جنایتی خاموش علیه بشریت شناخته و ثبت شود و ایران به عنوان قربانی این اقدام غیر انسانی سند جنایت تحریم کنندگان را به جهانیان ارائه خواهد کرد.
رئیس جمهوری با تشریح مقاومت مردم و مدیریت دولت در مقابله با این جنگ و شکست دادن تحریمکنندگان گفت: در کنار سند جنایت ترامپ که در راه توسعه و پیشرفت یک کشور و ملت مانع ایجاد کرد و به معیشت مردم و حتی سلامت و بهداشت و درمان آنان آسیب و زیان وارد ساخت باید سند مقاومت و مدیریت مقابله با جنگ اقتصادی هم به دنیا ارائه شود.
روحانی با قهرمانانه خواندن سند مقاومت و مدیریت جنگ اقتصادی گفت: اینکه بعد از سه سال و نیم جنگ اقتصادی تحریمگذاران امروز به شکست خود اذعان میکنند، خود گواه بزرگی بر پیروزی ملت ایران و مدیریت مؤثر در مقابله با جنگ اقتصادی است که همه موظف به ارائه این سند هستند.در این جلسه سرپرست بانک مرکزی گزارش شاخصهای کلان فصل زمستان گذشته و عملکرد سال 99 اقتصاد ایران را ارئه کرد. براساس این گزارش، بهرغم همه مشکلات ناشی از جنگ اقتصادی و کرونا، در این فصل، شاخص تولید در بخشهای مهم مثبت شده است.همچنین در این جلسه وزیر صنعت، معدن و تجارت برنامه مانعزدایی و تشویق تولید در حوزه صنایع و معادن را ارائه کرد که پس از بحث و بررسی، ادامه تلاشها در زمینه تسهیل فضای سرمایهگذاری و تولید و زدودن مقررات دستوپاگیر، با همکاری دیگر دستگاههای ذیربط برای تداوم رشد بخش صنعتی کشور مورد تأکید قرار گرفت.رئیس جمهوری با اشاره به عملکرد چشمگیر بخش صنعت و معدن در سال 99، بهرغم همه فشارهای تحریمی و کرونا، از تلاش صنعتگران، سرمایهگذاران و کارگران و مهندسان این بخش قدردانی کرد و گفت: بهراستی حماسه افزایش تولید کشور در هنگامه فشار حداکثری خارجی، فصل افتخارآفرینی در تاریخ اقتصاد کشور است و جفاست اگر با سیاهنمایی این حماسه مقاومت عالمانه بدلیل ملاحظات سیاسی و جناحی نادیده گرفته شود.
ردپای واضح تحریم و کرونا درشاخصهای اقتصادی
همانگونه که اشاره شد، هیچ کارشناس و صاحبنظری نمیتواند آثار تشدیدهای تحریم که در سالهای اخیر به یک جنگ تمامعیار اقتصادی بدل شد و شیوع کرونا برشاخصهای کلان اقتصادی را انکارکند.
درواقع این دو متغیر مهم با هدف گرفتن بخشهای مهم و حیاتی اقتصاد ایران تبعات منفی بسیاری به همراه داشت و موجب شد تا شاخصی مانند نرخ رشد اقتصادی با افت و خیز بسیاری همراه شود.
براساس گزارش اخیر سازمان برنامه و بودجه، درسالهای اخیر تحریم و کرونا از یکسو هزینهها را افزایش داد و از سوی دیگر درآمدها را با افت قابل توجهی مواجه کرد. بدین ترتیب بودجه کشور تحت فشار قرار گرفته است.
سازمان برنامه و بودجه با ارائه تصویری دقیق از تأثیر این متغیرهای مهم روی تولید ناخالص داخلی کشور، میزان تأثیر تکانههای تحریم و کرونا را مورد ارزیابی قرارداده است. بر همین اساس درسال 1391 تحت تأثیر تکانه اول تشدید تحریمها نرخ رشد اقتصادی با نفت به منفی 8.5 درصد و با نفت به منفی 2.3 درصد افت کرده است. اما با تغییر شرایط اقتصادی در سال 1392 و آغاز به کار دولت یازدهم، شاهد تغییر در این شاخص هستیم، بهطوری که نرخ رشد اقتصادی با نفت به 2.5 درصد و رشد بدون نفت به 3.8 درصد افزایش یافته است. درسال 1393 نیز با تداوم این روند نرخ رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت به ترتیب 2.3 و 2.9 درصد ثبت شده است.اما درسال 1394 یعنی یکسال قبل از توافق برجام به دلیل رکود ناشی از انتظارات بهبود اقتصادی نرخ رشد اقتصادی نیز افت کرده است. در این سال نرخ رشد اقتصادی با نفت به یک درصد و بدون نفت به 9 دهم درصد رسیده است. درسال 1395 بیسابقهترین عملکرد اقتصاد ایران در ربع قرن اخیر در کارنامه دولت یازدهم به ثبت رسید. در این سال نرخ رشد اقتصادی با نفت دو رقمی شده و به 14.2 درصد رسید و نرخ رشد اقتصادی بدون نفت نیز عدد 9.3 درصدی را تجربه کرد.
در سال 1396 با تکمیل بخشی از ظرفیتهای خالی مانده اقتصاد بخصوص صادرات نفت که افزایش قابل توجهی یافته بود، شاهد نرخ رشد اقتصادی با نفت 5.9 درصدی و در بخش بدون نفت نرخ 4.8 درصدی هستیم. ولی همین نرخهای درخشان اقتصادی در سال 1397 همزمان با دومین تکانه تشدید تحریمها و خروج امریکا از برجام افت شدیدی پیدا کرد بهطوری که نرخ رشد اقتصادی با نفت در این سال به منفی 4.9 درصد و بدون نفت به منفی 2.5 درصد رسید. روندی که در سالهای بعد با وجود سنگینی فشار تحریم، تغییر کرد و بخش غیرنفتی به پیشران اقتصاد ایران تبدیل شد. بر همین اساس درسال 1398 با وجودی که نرخ رشد اقتصادی با نفت به منفی 6.1 درصد، بیش از سال قبل عمیق شد، اما رشد اقتصادی بدون نفت از منفی 2.5 درصد در سال قبل به مثبت 6 دهم درصد رسید. این در حالی است که در همین سال بحران دوم یعنی شیوع کرونا نیز از اواخر سال به جمع بحرانها و چالشهای اقتصاد ایران پیوست. با این حال، درسال گذشته هم بخش نفتی و هم غیرنفتی اقتصاد ایران رشد کرد. در این سال نرخ رشد اقتصادی با نفت به 6.8 درصد و رشد بدون نفت به 3.3 درصد افزایش یافت که نشاندهنده پیروزی اقتصاد ایران بر هر دو بحران است.
بهبود شرایط اقتصادی
همراه با شاخصهای تولید ناخالص داخلی، سایر شاخصهای تولید کشور نیز نشاندهنده بهبود شرایط اقتصاد ایران در فصول مختلف سال گذشته است.
طبق آمارهای ارائه شده از سوی بانک مرکزی، شاخص تولید کارگاههای بزرگ در سه فصل نخست سال گذشته مدام افزایش یافته است. بر همین اساس در اولین فصل سال گذشته این شاخص به 97.5 رسید که رشد 1.6 درصدی داشته است. در فصل دوم نیز این شاخص به 111.2 رسید که 12 درصد رشد نشان میدهد درسومین فصل سال نیز شاخص با رسیدن به 112.1 رشد 10.9 درصدی را نشان میدهد.
در بخش مجوزهای صادر شده برای بهرهبرداری واحدهای صنعتی نیز بهبود قابل توجهی مشاهده میشود. در فصل اول سال قبل تعداد مجوزهای بهرهبرداری 12.4 درصد کاهش داشته ولی میزان سرمایهگذاریها بیش از 155 درصد رشد داشته است. در دومین فصل هم تعداد مجوزها و میزان سرمایهگذاری به ترتیب 16.9 درصد و 27.8 درصد افزایش یافته است. در سومین فصل سال هرچند تعداد مجوزها 25.9 درصد رشد کرده ولی میزان سرمایهگذاری برای این واحدها با رشد خیره کننده 543 درصد همراه شده است.
از سوی دیگر تعداد مجوزهای صادره برای واحدهای صنفی نیز در سه فصل ابتدایی سال قبل به ترتیب 82.8، 33.8 و 24.6 درصد رشد داشته است. همچنین سرمایهگذاری بخش خصوصی در ساختمان نیز شرایط مشابهی داشته است. در نخستین فصل سال قبل سرمایهگذاری بخش خصوصی در ساختمان 73.5 درصد در فصل دوم 74.9 درصد و در فصل سوم بیش از 100 درصد رشد کرده است.
بدینترتیب همانگونه که از آمارهای رسمی نمایان است اقتصاد ایران با وجود فشارهای سنگین تحریم و کرونا توانسته است با عبور از شرایط سخت به دوران شکوفایی تدریجی وارد شود.
سخنگوی دولت مردم را به مشارکت در انتخابات دعوت کرد
بهخاطر آینده ایران پای صندوقهای رأی بیاییم
گروه سیاسی/ سخنگوی دولت با اشاره به وجود نارضایتیهای قابل درک درباره عدم احراز صلاحیتها و وضعیت انتخابات، شور و شوق انتخاباتی در میان مردم را در حال افزایش توصیف و خطاب به ایرانیان تأکید کرد: همه باید بهخاطر آینده ایران و جایگاه آن در جهان پای صندوقهای رأی بیایند.
به گزارش ایرنا، علی ربیعی در نشست خبری روز گذشته، با اشاره به اینکه امروز تصویر نسبتاً روشنتری از مواضع نامزدهای محترم و رویکردهای آنان درباره موضوعات مختلف وجود دارد، از افزایش شور و شوق انتخاباتی در کشور خبرداد و گفت: همزمان با این تب و تاب انتخاباتی، جریانهای شناخته شده دیگری هم هستند که مشارکت بالای مردم در انتخابات و صحنه آرایی بدیعی از سوی مردم، آنان را به واهمه انداخته و بر شدت فعالیتهای ضد مردمی خود برای مأیوسسازی رأی دهندگان افزودهاند.
سخنگوی دولت با اشاره به گلایههایی که برخی در کشور نسبت به محدود کردن سبد انتخاباتیشان دارند، از ملت شریف ایران دعوت کرد که برای ایران، آینده ایران و جایگاه ایران به صورت حداکثری در انتخابات مشارکت کنند.
ربیعی با بیان اینکه دلایل زیادی برای دعوت مردم پای صندوقهای رأی وجود دارد و باید بدانیم که چه کسانی از این شرایط پیش آمده بیشترین نفع را خواهند برد، تأکید کرد: راه مشارکت بالا و غافلگیر کننده مردم در پای صندوقهای رأی میتواند همه جریانهای مخالف ایران را در برابر اراده شکستناپذیر مردم تسلیم کند. سخنگوی دولت با اشاره به اینکه تنها دولتی که با مشارکت بالا در صندوقهای رأی تشکیل شده، به مردم پاسخگو خواهد بود، تأکید کرد: مشارکت حداکثری هیچ معنای دیگری جز این ندارد که مطالبات قانونی مردم مطابق با آرمانهای انقلاب و حقوق مندرج در قانون اساسی تعطیلپذیر و دورزدنی نیست و این قویترین و رساترین پیامی است که مردم ما میتوانند با حضور در انتخابات و نقش بر آب کردن نقشه بدخواهان مخابره کنند. وی با بیان اینکه مشارکت حداکثری و تلاش برای بارور کردن بذرهای امید، تنها راه اصلاح خردمندانه و ماندگار است، ابراز امیدواری کرد که روز جمعه یکبار دیگر ثابت کنیم که اجازه نخواهیم داد عدهای روزنههای امید ما را ببندند و عدهای دیگر با این مصیبت، سور و سات پایکوبی خود را در کنار ظالمان، علیه ایران فراهم کنند. ربیعی درباره اظهارات اخیر عبدالناصر همتی، رئیس سابق بانک مرکزی درباره اقدامات رئیس جمهوری و وزیر اقتصاد در بورس نیز وجود دیدگاههای مختلف در دولت را طبیعی دانست و اظهار کرد: دوست عزیزم آقای همتی هم بر همین اساس دیدگاههای خاص خود را در جلسات همیشه مطرح میکردند. مهم تصمیمگیری نهایی براساس خرد جمعی است. البته معمولاً دستگاهها از نگاه وظایف تخصصی خود دیدگاههای متفاوتی را ارائه میکنند.
سخنگوی دولت همچنین ادعای تأمین کسری بودجه دولت از بورس و رقمهای اعلام شده در مناظرات را یک دروغ و جعل واقعیت دانست و در پاسخ به اینکه چرا دولت در مناظرات از ۸ دقیقهای خود برای دفاع مقابل تهمتهای مناظرهها استفاده نکرد، گفت: دولت موارد متعدد توهین، اتهام و افترا را احصا و انتظار داشت که براساس قانون انتخابات و همچنین ماده ۳۰ قانون اساسنامه صداوسیما فرصت پاسخگویی داده شود که متأسفانه تنها در ۴ مورد غیر مهم آن هم به شکل محدود و به صورت ضبط قبلی و کنترل شده فرصت پاسخگویی داده شد. ربیعی با بیان اینکه مایل بودیم نیم ساعت درباره مسأله مهم تحریم صحبت کنیم، افزود: چون عملاً ایجاد شفافیت و معیاری برای قضاوت مردم فراهم نمیشد دولت ترجیح داد از سایر ظرفیتهای رسانهای دیگر استفاده کند.
سخنگوی دولت درعین حال، تخریب دولت و نادیده انگاری هشت سال تلاش و نیز نادیدهانگاری نتیجه ۲۴ میلیون رأی را جفا توصیف کرد و گفت: بعضیها هیچ حرفی نداشتند جز اینکه بخواهند یکطرفه دولت را بزنند. هیچ کسی با سلب دیگران بالا نرفته است. این اتفاقات از سوی برخی برادران گرانقدر ما رخ داد که هرچه بود گذشت. از مردم میخواهیم که پای صندوقها بیایند و کمک کنند که بهترین تصمیم برای ایران و ایرانیان اتخاذ شود. سخنگوی دولت درباره سخن هفته گذشته رئیس جمهوری که گفت اگر تصمیمات کشور پشتوانه مردمی نداشته باشد مشروعیتی ندارد، گفت: یک قاعدهای در تمام دنیا وجود دارد مبنی بر اینکه تمام تصمیمهای سیاسی باید متکی بر آرای عمومی و تفاهم باشد. دیدگاه آقای روحانی نیز بر اساس این قاعده عمومی است. ربیعی با تأکید بر اینکه آنچه که مهم است استمرار بنیاد «محوریت تغییرات بر اساس نظر مردم» است، گفت: معمولاً در ایران، پیشبینی دقیقی از نتایج انتخابات نمیتوان داشت. آنچه مهم است، این است که مردم باید با آزادی کامل و با آگاهی کامل، پای صندوق آرا بیایند. ملاک هم تشخیص ملت است. یعنی همه زمینهها باید فراهم گردد انتخاباتی شکوهمند به عنوان ضامن مشروعیت نظام برگزار شود.
سخنگوی دولت در واکنش به اظهارنظر یکی از نامزدها که برجام را چک بیمحل خوانده بود، نیز گفت: متأسفم که برخی با اظهارنظرهایشان نشان میدهند هیچ درک درستی از روابط بینالملل و اقتصاد بههم پیوسته جهانی ندارند. همین کشور عراق که مثال زده بودند، به عنوان کشوری که دوست، همسایه و برادر ما بوده و هست و پیوستگی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زیادی با آنها داریم، موقع خرید واکسن کرونا، بدون اجازه امریکا پولمان را انتقال نداد.
ربیعی این امر را ناشی از نادیده گرفتن یا نشناختن ماهیت تحریمها دانست و افزود: تا دیروز برخی برجام را لاشه متعفن خواندند؛ آن را در مجلس به آتش کشیدند ولی امروز برجام را دستاورد نظام میدانند.
به گزارش ایرنا، علی ربیعی در نشست خبری روز گذشته، با اشاره به اینکه امروز تصویر نسبتاً روشنتری از مواضع نامزدهای محترم و رویکردهای آنان درباره موضوعات مختلف وجود دارد، از افزایش شور و شوق انتخاباتی در کشور خبرداد و گفت: همزمان با این تب و تاب انتخاباتی، جریانهای شناخته شده دیگری هم هستند که مشارکت بالای مردم در انتخابات و صحنه آرایی بدیعی از سوی مردم، آنان را به واهمه انداخته و بر شدت فعالیتهای ضد مردمی خود برای مأیوسسازی رأی دهندگان افزودهاند.
سخنگوی دولت با اشاره به گلایههایی که برخی در کشور نسبت به محدود کردن سبد انتخاباتیشان دارند، از ملت شریف ایران دعوت کرد که برای ایران، آینده ایران و جایگاه ایران به صورت حداکثری در انتخابات مشارکت کنند.
ربیعی با بیان اینکه دلایل زیادی برای دعوت مردم پای صندوقهای رأی وجود دارد و باید بدانیم که چه کسانی از این شرایط پیش آمده بیشترین نفع را خواهند برد، تأکید کرد: راه مشارکت بالا و غافلگیر کننده مردم در پای صندوقهای رأی میتواند همه جریانهای مخالف ایران را در برابر اراده شکستناپذیر مردم تسلیم کند. سخنگوی دولت با اشاره به اینکه تنها دولتی که با مشارکت بالا در صندوقهای رأی تشکیل شده، به مردم پاسخگو خواهد بود، تأکید کرد: مشارکت حداکثری هیچ معنای دیگری جز این ندارد که مطالبات قانونی مردم مطابق با آرمانهای انقلاب و حقوق مندرج در قانون اساسی تعطیلپذیر و دورزدنی نیست و این قویترین و رساترین پیامی است که مردم ما میتوانند با حضور در انتخابات و نقش بر آب کردن نقشه بدخواهان مخابره کنند. وی با بیان اینکه مشارکت حداکثری و تلاش برای بارور کردن بذرهای امید، تنها راه اصلاح خردمندانه و ماندگار است، ابراز امیدواری کرد که روز جمعه یکبار دیگر ثابت کنیم که اجازه نخواهیم داد عدهای روزنههای امید ما را ببندند و عدهای دیگر با این مصیبت، سور و سات پایکوبی خود را در کنار ظالمان، علیه ایران فراهم کنند. ربیعی درباره اظهارات اخیر عبدالناصر همتی، رئیس سابق بانک مرکزی درباره اقدامات رئیس جمهوری و وزیر اقتصاد در بورس نیز وجود دیدگاههای مختلف در دولت را طبیعی دانست و اظهار کرد: دوست عزیزم آقای همتی هم بر همین اساس دیدگاههای خاص خود را در جلسات همیشه مطرح میکردند. مهم تصمیمگیری نهایی براساس خرد جمعی است. البته معمولاً دستگاهها از نگاه وظایف تخصصی خود دیدگاههای متفاوتی را ارائه میکنند.
سخنگوی دولت همچنین ادعای تأمین کسری بودجه دولت از بورس و رقمهای اعلام شده در مناظرات را یک دروغ و جعل واقعیت دانست و در پاسخ به اینکه چرا دولت در مناظرات از ۸ دقیقهای خود برای دفاع مقابل تهمتهای مناظرهها استفاده نکرد، گفت: دولت موارد متعدد توهین، اتهام و افترا را احصا و انتظار داشت که براساس قانون انتخابات و همچنین ماده ۳۰ قانون اساسنامه صداوسیما فرصت پاسخگویی داده شود که متأسفانه تنها در ۴ مورد غیر مهم آن هم به شکل محدود و به صورت ضبط قبلی و کنترل شده فرصت پاسخگویی داده شد. ربیعی با بیان اینکه مایل بودیم نیم ساعت درباره مسأله مهم تحریم صحبت کنیم، افزود: چون عملاً ایجاد شفافیت و معیاری برای قضاوت مردم فراهم نمیشد دولت ترجیح داد از سایر ظرفیتهای رسانهای دیگر استفاده کند.
سخنگوی دولت درعین حال، تخریب دولت و نادیده انگاری هشت سال تلاش و نیز نادیدهانگاری نتیجه ۲۴ میلیون رأی را جفا توصیف کرد و گفت: بعضیها هیچ حرفی نداشتند جز اینکه بخواهند یکطرفه دولت را بزنند. هیچ کسی با سلب دیگران بالا نرفته است. این اتفاقات از سوی برخی برادران گرانقدر ما رخ داد که هرچه بود گذشت. از مردم میخواهیم که پای صندوقها بیایند و کمک کنند که بهترین تصمیم برای ایران و ایرانیان اتخاذ شود. سخنگوی دولت درباره سخن هفته گذشته رئیس جمهوری که گفت اگر تصمیمات کشور پشتوانه مردمی نداشته باشد مشروعیتی ندارد، گفت: یک قاعدهای در تمام دنیا وجود دارد مبنی بر اینکه تمام تصمیمهای سیاسی باید متکی بر آرای عمومی و تفاهم باشد. دیدگاه آقای روحانی نیز بر اساس این قاعده عمومی است. ربیعی با تأکید بر اینکه آنچه که مهم است استمرار بنیاد «محوریت تغییرات بر اساس نظر مردم» است، گفت: معمولاً در ایران، پیشبینی دقیقی از نتایج انتخابات نمیتوان داشت. آنچه مهم است، این است که مردم باید با آزادی کامل و با آگاهی کامل، پای صندوق آرا بیایند. ملاک هم تشخیص ملت است. یعنی همه زمینهها باید فراهم گردد انتخاباتی شکوهمند به عنوان ضامن مشروعیت نظام برگزار شود.
سخنگوی دولت در واکنش به اظهارنظر یکی از نامزدها که برجام را چک بیمحل خوانده بود، نیز گفت: متأسفم که برخی با اظهارنظرهایشان نشان میدهند هیچ درک درستی از روابط بینالملل و اقتصاد بههم پیوسته جهانی ندارند. همین کشور عراق که مثال زده بودند، به عنوان کشوری که دوست، همسایه و برادر ما بوده و هست و پیوستگی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زیادی با آنها داریم، موقع خرید واکسن کرونا، بدون اجازه امریکا پولمان را انتقال نداد.
ربیعی این امر را ناشی از نادیده گرفتن یا نشناختن ماهیت تحریمها دانست و افزود: تا دیروز برخی برجام را لاشه متعفن خواندند؛ آن را در مجلس به آتش کشیدند ولی امروز برجام را دستاورد نظام میدانند.
فراخوان گروهها و شخصیتهای سیاسی برای حضور در انتخابات
نوبت مردم
علی لاریجانی:روز ۲۸ خرداد را به روز ملی سرنوشت بدل کنیم. ملّت عزیز، در مشکلات صبوری کردید؛ انشاءالله ظفر در پیش است
محمدرضا عارف: برای منافع ملی و جلوگیری از یکدست شدن حاکمیت، مشارکت در انتخابات را مورد توجه جدی قرار دهید
محمدباقر قالیباف: جمهوریت در نظام اسلامی برخاسته از دین ماست و دعوت به مشارکت، مجاهدتی دورانساز است
علی اکبر صالحی: عدم بهره مندی مناسب و شایسته از فرصت های تاریخی موجب پشیمانی خواهد شد
جلیلی: برای اینکه ظرفیتها معطل نباشد باید مردم پیشرو و مطالبهگر باشند
رضایی؛ رونمایی از چک 450 هزار تومانی یارانه به مردم
رئیسی: دسترسی به اینترنت برای همه مردم آسان و بعضاً رایگان باید باشد
زاکانی: پنج نامزد باید باهم صحبت کنند که مردم را گرفتار تشتت نکرده باشند
قاضیزاده: طرحی کلان در دستور کار داریم که براساس آن نباید همه امکانات در تهران خلاصه شود
مهرعلیزاده: برنامه من اقتصاد اجتماعی است که اجازه فعالیت اقتصادی و رقابت را میدهد
همتی؛ راه اندازی سامانه دولت پاسخگو برای پاسخ به سؤالات و ابهامات
گروه سیاسی/ قطار انتخابات 1400 حالا به آخرین ایستگاه رسیده است. فردا 27 خرداد ماه زمان تبلیغات نامزدهای انتخاباتی به پایان میرسد و روز جمعه هم نوبت مردم است که از میان برنامهها و گزینههای باقیمانده در مرحله آخر یکی را انتخاب کنند و اداره کشور در قالب قوه مجریه را به مدت 4 سال در اختیار او قرار دهند.
از 21 بهمن ماه که عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، حکم جمال عرف برای ریاست بر ستاد انتخابات کشور را صادر کرد تا حال حاضر قطار انتخابات ایستگاههای مختلفی را پشت سر گذاشته تا به ایستگاه آخر یعنی صندوقهای رأی برسد.
براساس بررسیهای شورای نگهبان که نسبت به دورههای قبل با حرف و حدیثها و انتقادات بیشتری هم روبهرو بود، 7 نفر از خیل ثبتنامکنندگان عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری را کسب کردند و بلافاصله فعالیتهای تبلیغاتی خود را آغاز کردند. بیماری همهگیر کرونا اما سایه سنگین خود را بر انتخابات هم تحمیل کرد و اینگونه بود که بخش عمده تبلیغات کاندیداها به رسانهها و از جمله صداوسیما و فضای مجازی راه پیدا کرد.
از چند مورد استثنا که بگذریم تقریباً هیچ تجمع و میتینگ انتخاباتی قابل توجهی برگزار نشد و داوطلبان گویا بیشتر تمرکز خود را روی 3 مناظره انتخاباتی گذاشتند.
مناظرههایی که براساس نظرسنجیها کمتر از 40 در صد مردم آنها را دیدند. آخرین نظرسنجی که مرکز افکارسنجی ایسپا دیروز نتایج آن را اعلام کرد، نرخ مشارکت به 42 درصد رسیده است. با این حال آنگونه که در فضای سیاسی ایران زمزمه میشود یکی دو روز باقی مانده تا روز رأیگیری همچنان میتواند آبستن رویدادهای انتخاباتی دیگر باشد که هم نرخ مشارکت را تکانی قابل توجه بدهد و هم ترکیب نامزدها را. چنانکه در جناح موسوم به جبهه انقلاب یا همان اصولگرایان تلاشها برای مجاب کردن برخی نامزدها برای کنارهگیری به نفع یک نامزد واحد ادامه دارد.
در این سوی میدان هم اگر چه جبهه اصلاحات ایران همچنان بر نداشتن نامزد و عدم حمایت از نامزد خاصی اصرار دارد، اما برخی احزاب و شخصیتهای دیگر در اردوگاه اصلاحطلبان آخرین تلاشها را برای مجاب کردن مرددان برای حضور پای صندوقهای رأی و ائتلاف دو نامزد نزدیک به این جناح انجام میدهند چنان که دیروز سید هادی خامنهای دبیر کل مجمع نیروهای خط امام در نامهای از محسن مهرعلیزاده و عبدالناصر همتی خواست که با یکدیگر ائتلاف کنند و در نهایت یک نفر در عرصه باقی بماند.
حالا با نزدیک شدن به پایان دوران تبلیغات رسمی، این فراخوانها و دعوتهای نهادها، احزاب و چهرههای مختلف از مردم برای شرکت در انتخابات است که بیشتر نمود دارد. برخی در این میان با اشاره به برخی گلایهها و انتقادهای موجود نسبت به شورای نگهبان، اما اصرار دارند که برای پاسداری از جایگاه صندوق رأی به عنوان مکانیزم مدنی و کمهزینه جابهجایی قدرت باید در انتخابات شرکت کرد.
این موج فراخوانها قاعدتاً تا آخرین ساعت آغاز رأیگیری هم ادامه خواهد داشت. بخصوص که رهبر معظم انقلاب هم قرار است امروز چهارشنبه ساعت 19 به صورت زنده درباره انتخابات با مردم سخن بگویند. باید دید در انتهای این ماراتن کدام یک از نامزدها توانایی این را دارند که اقبال بیشتر مردم را به سمت خود جلب کنند و بشوند رئیس جمهوری ایران اسلامی.
صفحات 2 و 3 را بخوانید
رضایی؛ رونمایی از چک 450 هزار تومانی یارانه به مردم
رئیسی: دسترسی به اینترنت برای همه مردم آسان و بعضاً رایگان باید باشد
زاکانی: پنج نامزد باید باهم صحبت کنند که مردم را گرفتار تشتت نکرده باشند
قاضیزاده: طرحی کلان در دستور کار داریم که براساس آن نباید همه امکانات در تهران خلاصه شود
مهرعلیزاده: برنامه من اقتصاد اجتماعی است که اجازه فعالیت اقتصادی و رقابت را میدهد
همتی؛ راه اندازی سامانه دولت پاسخگو برای پاسخ به سؤالات و ابهامات
گروه سیاسی/ قطار انتخابات 1400 حالا به آخرین ایستگاه رسیده است. فردا 27 خرداد ماه زمان تبلیغات نامزدهای انتخاباتی به پایان میرسد و روز جمعه هم نوبت مردم است که از میان برنامهها و گزینههای باقیمانده در مرحله آخر یکی را انتخاب کنند و اداره کشور در قالب قوه مجریه را به مدت 4 سال در اختیار او قرار دهند.
از 21 بهمن ماه که عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، حکم جمال عرف برای ریاست بر ستاد انتخابات کشور را صادر کرد تا حال حاضر قطار انتخابات ایستگاههای مختلفی را پشت سر گذاشته تا به ایستگاه آخر یعنی صندوقهای رأی برسد.
براساس بررسیهای شورای نگهبان که نسبت به دورههای قبل با حرف و حدیثها و انتقادات بیشتری هم روبهرو بود، 7 نفر از خیل ثبتنامکنندگان عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری را کسب کردند و بلافاصله فعالیتهای تبلیغاتی خود را آغاز کردند. بیماری همهگیر کرونا اما سایه سنگین خود را بر انتخابات هم تحمیل کرد و اینگونه بود که بخش عمده تبلیغات کاندیداها به رسانهها و از جمله صداوسیما و فضای مجازی راه پیدا کرد.
از چند مورد استثنا که بگذریم تقریباً هیچ تجمع و میتینگ انتخاباتی قابل توجهی برگزار نشد و داوطلبان گویا بیشتر تمرکز خود را روی 3 مناظره انتخاباتی گذاشتند.
مناظرههایی که براساس نظرسنجیها کمتر از 40 در صد مردم آنها را دیدند. آخرین نظرسنجی که مرکز افکارسنجی ایسپا دیروز نتایج آن را اعلام کرد، نرخ مشارکت به 42 درصد رسیده است. با این حال آنگونه که در فضای سیاسی ایران زمزمه میشود یکی دو روز باقی مانده تا روز رأیگیری همچنان میتواند آبستن رویدادهای انتخاباتی دیگر باشد که هم نرخ مشارکت را تکانی قابل توجه بدهد و هم ترکیب نامزدها را. چنانکه در جناح موسوم به جبهه انقلاب یا همان اصولگرایان تلاشها برای مجاب کردن برخی نامزدها برای کنارهگیری به نفع یک نامزد واحد ادامه دارد.
در این سوی میدان هم اگر چه جبهه اصلاحات ایران همچنان بر نداشتن نامزد و عدم حمایت از نامزد خاصی اصرار دارد، اما برخی احزاب و شخصیتهای دیگر در اردوگاه اصلاحطلبان آخرین تلاشها را برای مجاب کردن مرددان برای حضور پای صندوقهای رأی و ائتلاف دو نامزد نزدیک به این جناح انجام میدهند چنان که دیروز سید هادی خامنهای دبیر کل مجمع نیروهای خط امام در نامهای از محسن مهرعلیزاده و عبدالناصر همتی خواست که با یکدیگر ائتلاف کنند و در نهایت یک نفر در عرصه باقی بماند.
حالا با نزدیک شدن به پایان دوران تبلیغات رسمی، این فراخوانها و دعوتهای نهادها، احزاب و چهرههای مختلف از مردم برای شرکت در انتخابات است که بیشتر نمود دارد. برخی در این میان با اشاره به برخی گلایهها و انتقادهای موجود نسبت به شورای نگهبان، اما اصرار دارند که برای پاسداری از جایگاه صندوق رأی به عنوان مکانیزم مدنی و کمهزینه جابهجایی قدرت باید در انتخابات شرکت کرد.
این موج فراخوانها قاعدتاً تا آخرین ساعت آغاز رأیگیری هم ادامه خواهد داشت. بخصوص که رهبر معظم انقلاب هم قرار است امروز چهارشنبه ساعت 19 به صورت زنده درباره انتخابات با مردم سخن بگویند. باید دید در انتهای این ماراتن کدام یک از نامزدها توانایی این را دارند که اقبال بیشتر مردم را به سمت خود جلب کنند و بشوند رئیس جمهوری ایران اسلامی.
صفحات 2 و 3 را بخوانید
آمادگی نهادهای انتخاباتی برای برگزاری انتخابات
رحمانی فضلی: هیچ مشکل امنیتی در انتخابات نخواهیم داشت
نهادهای مجری و ناظر انتخابات از برنامهریزی و نیز آمادگی خود برای برگزاری انتخابات باشکوه و سالم در روز جمعه خبردادند.
روز گذشته نشست مشترک رؤسای ستادهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری با محمدحسن صادقی مقدم، معاون اجرایی و امور انتخابات شورای نگهبان برگزار شد. به گزارش ایسنا، صادقی مقدم در این نشست، وظیفه شورای نگهبان را نظارت بر انتخابات دانست و اعلام کرد: شبکه ۳۰۰ هزار نفری ناظران این وظیفه را در روز انتخابات انجام خواهند داد. او گفت: اولویت شمارش آرا در پایان رأیگیری، با آرای ریاست جمهوری است. آرای ریاست جمهوری پس از شمارش دقیق، صورتجلسه خواهد شد. سیداسماعیل موسوی، سخنگوی ستاد انتخابات کشور نیز با اشاره به اینکه مجریان ما آماده أخذ رأی از شهروندان عزیز کشورمان هستند، تصریح کرد: ستاد انتخابات کشور با استفاده از فناوریهای نوین در تجمیع و شمارش آرا در تلاش است نتایج را در سریعترین زمان ممکن به اطلاع عموم مردم ایران برساند.
به گزارش ایسنا، موسوی با اشاره به اینکه احراز هویت افراد به صورت الکترونیکی انجام خواهد گرفت و به خاطر شیوع کرونا فرایندهای أخذ رأی هم با رعایت حداکثری پروتکلهای بهداشتی خواهد بود، درباره شمارش آرا اظهارکرد: در شعب أخذ رأی صندوقها بازگشایی و آرا شمارش و بهوسیله دستگاه احراز هویت به بخشداری و فرمانداری و در نهایت به ستاد انتخابات ارسال میشود.
سخنگوی ستاد انتخابات، با اشاره به اینکه در انتخابات ریاست جمهوری، اطلاعات همزمان به شورای نگهبان هم ارسال میشود و تجمیع بین شورای نگهبان و وزارت کشور انجام و نتیجه به مردم ایران اعلام خواهد شد، ابراز امیدواری کرد که با مشارکت همگانی انتخابات سالم، قانونی و مشارکتی در جمعه هفته پیش رو در کشور داشته باشیم. عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور هم روز گذشته در حاشیه نشست با استانداران، با بیان اینکه در این جلسه موضوع امنیت از همه استانداران سؤال شد، اما تاکنون هیچ معضل و مشکل امنیتی نداریم، تصریح کرد: پیشبینیهای لازم صورت گرفته و رصد مستمری نسبت به این موضوع با توجه به تجربیات قبلیمان داریم.
به گزارش ایرنا، رحمانیفضلی عنوان کرد: در حوزه تدارکات و پشتیبانی مشکلی نداشتیم، همه دستگاههای احراز هویت و همه تعرفهها ارسال شده بویژه درباره تعرفهها نگرانی که من همواره نسبت به این موضوع داشتم که به اندازه باشد و در شرایط این ۸ سالی که ما انتخابات را اجرا کردیم هیچوقت کمبود تعرفه در هیچ شعبهای نداشتیم.
وزیر کشور ادامه داد: به هر حال باز هم توصیههای لازم صورت گرفت و با نرمافزاری که در اختیار داریم تعداد تعرفهها در هر شعبه و مصرف آنها در هر لحظه از طریق تهران، استانداران و فرمانداران با نرمافزار کنترل میشود و تا زمانی که به مرحله ۵۰ درصد برسیم، تغذیه میشود بنابراین در مورد تدارکات و امنیت هم هیچ مشکلی نداریم.
وزیر کشور با اشاره به هماهنگی وآمادگی بخشهای اجرایی با بخشهای نظارت اظهار کرد: رسانهها، خبرنگاران و صدا و سیما هم در همه مناطق این 3-4 روز باقیمانده باید تلاش مضاعف داشته باشند و امیدوارم با همکاری همه دستگاههای اجرایی و حضور پرشور مردم و با مسئولیت اجرایی وزارت کشور، انتخاباتی سالم، قانونی و امن داشته باشیم که موجب اعتماد افزایی و اطمینان بیشتر مردم به نظام برگزاری انتخابات و امیدی برای حل مشکلاتی که در کشور با آن مواجه هستیم، باشد.
رحمانی فضلی با اشاره به فعالیتهای وزارت کشور در انتخابات اظهار کرد: در نشست با استانداران تأکید شد، در این دو سه روز باقی مانده بتوانیم انتخاباتی مطمئن، قانونی، سالم، و این دوره بهداشتی داشته باشیم که همه اینها موجب اطمینانبخشی و اعتمادزایی برای مردم عزیز ما باشد.
نهادهای مجری و ناظر انتخابات از برنامهریزی و نیز آمادگی خود برای برگزاری انتخابات باشکوه و سالم در روز جمعه خبردادند.
روز گذشته نشست مشترک رؤسای ستادهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری با محمدحسن صادقی مقدم، معاون اجرایی و امور انتخابات شورای نگهبان برگزار شد. به گزارش ایسنا، صادقی مقدم در این نشست، وظیفه شورای نگهبان را نظارت بر انتخابات دانست و اعلام کرد: شبکه ۳۰۰ هزار نفری ناظران این وظیفه را در روز انتخابات انجام خواهند داد. او گفت: اولویت شمارش آرا در پایان رأیگیری، با آرای ریاست جمهوری است. آرای ریاست جمهوری پس از شمارش دقیق، صورتجلسه خواهد شد. سیداسماعیل موسوی، سخنگوی ستاد انتخابات کشور نیز با اشاره به اینکه مجریان ما آماده أخذ رأی از شهروندان عزیز کشورمان هستند، تصریح کرد: ستاد انتخابات کشور با استفاده از فناوریهای نوین در تجمیع و شمارش آرا در تلاش است نتایج را در سریعترین زمان ممکن به اطلاع عموم مردم ایران برساند.
به گزارش ایسنا، موسوی با اشاره به اینکه احراز هویت افراد به صورت الکترونیکی انجام خواهد گرفت و به خاطر شیوع کرونا فرایندهای أخذ رأی هم با رعایت حداکثری پروتکلهای بهداشتی خواهد بود، درباره شمارش آرا اظهارکرد: در شعب أخذ رأی صندوقها بازگشایی و آرا شمارش و بهوسیله دستگاه احراز هویت به بخشداری و فرمانداری و در نهایت به ستاد انتخابات ارسال میشود.
سخنگوی ستاد انتخابات، با اشاره به اینکه در انتخابات ریاست جمهوری، اطلاعات همزمان به شورای نگهبان هم ارسال میشود و تجمیع بین شورای نگهبان و وزارت کشور انجام و نتیجه به مردم ایران اعلام خواهد شد، ابراز امیدواری کرد که با مشارکت همگانی انتخابات سالم، قانونی و مشارکتی در جمعه هفته پیش رو در کشور داشته باشیم. عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور هم روز گذشته در حاشیه نشست با استانداران، با بیان اینکه در این جلسه موضوع امنیت از همه استانداران سؤال شد، اما تاکنون هیچ معضل و مشکل امنیتی نداریم، تصریح کرد: پیشبینیهای لازم صورت گرفته و رصد مستمری نسبت به این موضوع با توجه به تجربیات قبلیمان داریم.
به گزارش ایرنا، رحمانیفضلی عنوان کرد: در حوزه تدارکات و پشتیبانی مشکلی نداشتیم، همه دستگاههای احراز هویت و همه تعرفهها ارسال شده بویژه درباره تعرفهها نگرانی که من همواره نسبت به این موضوع داشتم که به اندازه باشد و در شرایط این ۸ سالی که ما انتخابات را اجرا کردیم هیچوقت کمبود تعرفه در هیچ شعبهای نداشتیم.
وزیر کشور ادامه داد: به هر حال باز هم توصیههای لازم صورت گرفت و با نرمافزاری که در اختیار داریم تعداد تعرفهها در هر شعبه و مصرف آنها در هر لحظه از طریق تهران، استانداران و فرمانداران با نرمافزار کنترل میشود و تا زمانی که به مرحله ۵۰ درصد برسیم، تغذیه میشود بنابراین در مورد تدارکات و امنیت هم هیچ مشکلی نداریم.
وزیر کشور با اشاره به هماهنگی وآمادگی بخشهای اجرایی با بخشهای نظارت اظهار کرد: رسانهها، خبرنگاران و صدا و سیما هم در همه مناطق این 3-4 روز باقیمانده باید تلاش مضاعف داشته باشند و امیدوارم با همکاری همه دستگاههای اجرایی و حضور پرشور مردم و با مسئولیت اجرایی وزارت کشور، انتخاباتی سالم، قانونی و امن داشته باشیم که موجب اعتماد افزایی و اطمینان بیشتر مردم به نظام برگزاری انتخابات و امیدی برای حل مشکلاتی که در کشور با آن مواجه هستیم، باشد.
رحمانی فضلی با اشاره به فعالیتهای وزارت کشور در انتخابات اظهار کرد: در نشست با استانداران تأکید شد، در این دو سه روز باقی مانده بتوانیم انتخاباتی مطمئن، قانونی، سالم، و این دوره بهداشتی داشته باشیم که همه اینها موجب اطمینانبخشی و اعتمادزایی برای مردم عزیز ما باشد.
گفت و گوی «ایران» با جامعه شناسان و فعالان دانشگاهی
تابلویی از مسئولیتپذیری مردم در پای صندوقهای رأی
گروه اجتماعی/ تنها دو روز دیگر به روز سرنوشتساز ایرانیان باقی مانده است. سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و آرایی که سرنوشت و آینده کشور را رقم میزنند. طی یک ماه اخیر در کشور شاهد تحرکات عجیب و البته مسئولانه در میان اقشار مختلف جامعه از جوانان گرفته تا میانسالان بودیم؛ افرادی که هریک به نوعی برای انتخاب کاندیدای منطبق با معیارهایشان تلاش میکنند و تحرک و پویایی را به جامعه بازگرداندهاند. در این میان نخبگان جامعه هم به خیل شهروندان پیوستهاند. به اعتقاد فعالان اجتماعی، جامعهشناسان و دانشگاهیان صندوق رأی مبنا و معیاری برای میزان مشارکت عمومی مردم و سپردن آینده کشور به فردی اصلح است که بتواند در جهت آبادانی و پیشرفت کشور و رفاه اجتماعی گام بردارد. در حقیقت صندوق رأی به نمادی از همبستگی مردم و به نوعی نماد مشارکت مردم در سرنوشت خود تبدیل شده است. به همین دلیل جامعهشناسان و نخبگان جامعه بر این باورند که حضور درپای صندوقهای رأی برای چرخش و گردش نخبگان در جامعه لازم است و مردم تنها از طریق همین صندوقها میتوانند آزادانه خواستهها و مطالبات خود را بیان کنند. بنابراین تنها راه مشارکت حضور طیفهای مختلف در پای صندوقهای رأی است.
وجه پنهان عدم مشارکت
تقی آزادارمکی جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است؛ کاهش مشارکت در انتخابات میتواند بنیانهای دموکراسیخواهی را در ایران نشانه بگیرد. او به «ایران» میگوید: ما در شرایط بحرانی قرار گرفتهایم و این شرایط بحرانی میتواند بنیانهای جمهوریخواهی و دموکراسیخواهی در ایران را از بین ببرد و حالا این پدیده در نمود کاهش مشارکت در انتخابات خودش را نشان میدهد. اینکه علت چیست؟ آیا نوعی بدکارکردی بودن نظام سیاسی یا اراده تحریم کنندهها یا خسته شدن مردم و... است؟ کاری نداریم ولی آنچه وجود دارد این بحران میتواند خودش را در عرصه مشارکت کم نشان دهد.
وی در ادامه با طرح این پرسش که در چنین شرایطی چه راهکاری پیش روی مردم است؟ میگوید: «باید از همه حوادث گذشت کرد و سرمایههای موجود را مؤثر دانست. به نظرم کف مشارکت در انتخابات، کف مؤثری است و میتوان بر اساس آن مشارکت کرد و مردم را برای حضور در صحنه و مشارکت مهم دعوت کرد.»
این جامعهشناس با تأکید بر مشارکت همه مردم در انتخابات ریاست جمهوری میگوید: در این شرایط حساس و بحرانی همه را به مشارکت دعوت میکنم و دعوت میکنم به هر کسی که میخواهید رأی دهید چرا که در نهایت از این 7کاندیدای حاضر یکی از آنها میتواند نیاز و خواسته شما را اعمال کند.
انتخابات زمینه حضور فعال و مؤثر نخبگان در کشوررا فراهم میکند
دکتر جلالی ندوشن، روان شناس در گفتوگو با «ایران» معتقد است که آنچه که این انتخابات را از انتخابات دیگر متمایز میکند بحثهایی است که پیرامون سرنوشت صندوق رأی در کشور مطرح شده است. به نظر میرسد جوامعی مثل ایران با تنوع قومی و دیدگاهی و گستره وسیع جغرافیایی، نیازمند روشها و مکانیزمهایی معین و قابل سنجش چون صندوق رأی است. درواقع بدون صندوق رأی و بدون معنادار بودن صندوق رأی، هیچگاه امکان حل و فصل مسائل و یا پیدا کردن راهحلهای مسالمتآمیز و مصالحهآمیزی مثل تعیین تکلیفی که در انتخابات اتفاق میافتد برای کشور امکانپذیر نیست.
او تأکید میکند: قاعدتاً انتخابات و معنای دموکراسی این نیست که بخواهد نظر همه را بیان و به عبارتی جلب کند و اساساً هم در پهنه جغرافیای گستردهای چون ایران با تنوعی که در آن وجود دارد، امکان اینکه رأی همه شرکت کنندگان در انتخابات یکسان باشد و همه از نتیجه انتخابات راضی بوده و مطمئن باشند که نامزد مورد وثوق آنها رأی میآورد، نه ممکن بوده و نه حتی مطلوب و مورد پذیرش است.
جلالی ندوشن ادامه میدهد: اما به همین میزان که چرخش و گردشی در آرا و افکار بهوجود میآورد، موجب پویایی و سرزندگی کشور شده و زمینه حضور فعال و مؤثر نخبگان در کشور در آینده را فراهم میکند. بنابراین مشارکت در انتخابات برخلاف اظهاراتی که اعلام میشود، بیهوده است، اتفاقاً دارای اهمیت و کارکرد ویژهای است و بویژه در این انتخابات که اغلب مردم فکر میکنند جامعه باید با شیوههای مصالحت جویانه و مبتنی بر احترام به حق عمومی پیش برود، بیش از گذشته اهمیت پیدا میکند.
لزوم شرکت در انتخابات
مصطفی آب روشن، جامعهشناس نیز بر این باور است در یک نظام دموکراتیک، مشارکت شهروندان در انتخابات، بهعنوان یک حق مسلم تلقی میشود. او به «ایران» میگوید: انتخابات بهعنوان مترقیترین مکانیسم شناخته شده در دنیا، این امکان را به شهروندان می دهد تا در روندی دموکراتیک، مطلوبیتهای سیاسی خود را با رأی دادن به کاندیدای مورد نظر محقق کنند. در واقع منتخب نهایی برآیند جمهور آرا و اندیشههای موجود در جامعه خواهد بود و شرکت در انتخابات یک الزام بیرونی نبوده، بلکه بهعنوان یک حق شهروندی تلقی میشود.
او ادامه میدهد: مشارکت در انتخابات پیشرو را میتوان صرفنظر از اهمیت سیاسی، بهعنوان یک فرایند سازمان یافته تلقی کرد که فرد با احساس تعلق به گروه و مشارکت داوطلبانه؛ به فعالیتی ارادی و اجتماعی دست میزند تا مجموعه عوامل و مؤلفههای یک دولت دموکراتیک در جامعه متبلور شود.
اگر اکثریتی به هر دلیل شرکت نکردن در انتخابات را به عنوان نماد اعتراضی انتخاب کردهاند اشتباه فاحشی را مرتکب خواهند شد. ما بایستی آگاه باشیم که در حوزه واقعیتهای اجتماعی تفکرات آرمانگرایانه، نه تنها ما را به نتیجه مطلوب نمیرساند بلکه عموماً نتیجه معکوسی برجای میگذارد.
این جامعهشناس تأکید میکند: انتخاب نکردن هم نوعی انتخاب است اما ضررش به مراتب از سودش بیشتر است. ما نمیتوانیم با عدم مشارکت در انتخابات، قاعده بازی را بههم بزنیم. بهعبارتی انتخاب هر کدام از کاندیداها و یا یک جریان فکری سرنوشت متفاوتی را برای ما رقم خواهد زد لذا ما نبایستی نسبت به این امر بیتفاوت باشیم. هیچ کشوری را نمیتوان نشان داد که با عدم مشارکت، شهروندان راه توسعه را طی کرده باشند بایستی به جای قهر و انتظار معجزه داشتن، برای آبادانی کشورمان مشارکتی فعالانه داشته باشیم.
او اضافه میکند: عدم مسئولیتپذیری بخصوص در انتخابات پیش رو، بهطور ناخواسته، خسارتهای جبرانناپذیری را به گروههای اجتماعی آرمانگرا وارد میکند. لذا بایستی کمی واقع بین باشیم و مسئولانهتر نسبت به سرنوشت شهر و کشورمان بیندیشیم. شاید رأی ندادن یک فرد واقعیت مهمی تلقی نشود، اما تسری این اندیشه در گستره کلان، خسارتهای فراوانی را در حوزه اجتماعی به شهروندان جامعه تحمیل میکند. وضعیت کشور ما چه خوب و یا بد، امروز در دستان ماست و به حکم وظیفه شهروندی ما باید آن را کمی بهتر به نسل آینده تحویل دهیم. ما نسبت به سرنوشت آیندگان مسئول خواهیم بود. بیمسئولیتی در حوزه سیاسی بهطور بالقوه بهمعنای نابودی همه دستاوردهایی است که تاکنون بدست آمده و بر عکس یک انتخاب درست میتواند ایرانی آباد و عاری از جنگ و نفرت را برای آیندگان به ارمغان بیاورد.
پویش دعوت به انتخابات در دانشگاه
رؤسای دانشگاهها هم پویشی را برای دعوت از دانشجویان و دانشگاهیان برای شرکت در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست حمهوری راه انداختند. آنها در این پویش از اهمیت شرکت در انتخابات میگویند. موضوعی که رئیس دانشگاه علم و صنعت به آن اشاره میکند و میگوید: «هر ایرانی که قلبش برای ایران میتپد، باید در انتخابات شرکت کند. این مهمترین انتخابات کشور است و قرار است کلیدیترین سیاستمدار را برای برنامهریزی کشور انتخاب کنیم. دانشگاهیان باید نگاه ویژهای به آینده کشور داشته باشند و انتخابات فرصتی است که شهروندان برای ساختن ایرانی آبادتر دارند. ما هم در دانشگاه با کمک ١٢٠ عضو هیأت علمی پویشی برای دعوت دانشجویان و استادان به این انتخابات راهاندازی کردیم. سعی میکنیم در فرصت باقیمانده اقشار مختلف را دعوت به مشارکت کنیم. توصیه جدی داریم که باید دانشگاهیان، دانشجویان و رؤسای دانشگاه مطالبهگران جدی این انتخابات باشند.»
جبار علی ذاکری تأکید میکند: در این مدت فضای دانشگاه برای فعالیتهای انتخاباتی پویا بوده است. دانشجویان نظرات کاندیدا را نقد و بررسی میکردند. از نمایندگان نامزدها دعوت کردیم تا در میزگردهای تخصصی نقطه نظرات نامزدها را تحلیل کنند و در بین دانشجویان و استادان نقدهایی به مناظرات انتخاباتی شد. استادان دانشگاه اعلام کردند که متأسفانه نامزدها نگاه ویژهای به آموزش عالی نداشتند. ما در پویشی که راه انداختیم همه نقدها را شنیدیم و اعلام کردیم با توجه به همه مشکلاتی که وجود دارد همه دانشگاهیان در انتخابات حاضر شوند تا با مشارکتشان بتوانیم ایرانی آبادتر داشته باشیم.
مثلث طلایی مشارکت انتخاباتی
اصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران درباره اهمیت مشارکت در انتخابات به «ایران» میگوید: صاحبنظران حوزه اندیشه پیرامون مشارکت نکات ظریفی را بیان میکنند؛ اینکه با هم بیندیشیم، باهم برنامهریزی کنیم، باهم اجرا کنیم، باهم متنعم شویم و باهم نظارت کنیم. اگر تمامی کسانی که در نظام مشارکتی علاقهمند هستند تا همه شهروندان یک نظام سیاسی درگیر فرایند مشارکت شوند باید همه به سهم خودشان شرایط مشارکت را فراهم کنند یعنی اجازه دهند باهم اندیشیده شود، باهم برنامهریزی شود، باهم اجرا شود و از نتایج آن باهم متنعم شوند و سپس باهم نظارت کنند.
این جامعهشناس در ادامه میافزاید: در اطلس جغرافیایی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران، 1400 بسیار نقطه حائز اهمیتی است. با توجه به تغییراتی که در خاورمیانه و اتفاقاتی که در جهان رخ میدهد و پیامدهای کرونایی در یک موقعیت ممتاز و شایسته گفتوگوی جهانی در حوزه برجام هستیم و چون آینده بسیار برای ما مهم است باید همگان یعنی اصحاب حاکمیت، دولت، بخشهای عمومی، روشنفکران، دانشگاهیان و بویژه مردم در آن شراکت، اندیشه و همراهی کنند.
این جامعهشناس تأکید میکند: جامعهای که میخواهد حالش بهتر شود و افرادی را انتخاب کند و برخیها را حذف کند که صلاحیت اداره جامعه را ندارند فقط میتواند از طریق فرایند شرکت در انتخابات با رأی خودش در صندوقها آن را محقق کند. اما نکته مهم این است که این شراکت باید کارکرد و پیامد مثبت داشته باشند. صاحبنظران مشارکت معتقدند ما در یک نظام سیاسی و کشوری باید باهم بیندیشیم و باهم برنامهریزی کنیم باهم اجرا کنیم و باهم متنعم شویم اگر در این فرایند تنعم و بهرهمندی به کام همه مشارکتکنندگان نباشد مشارکت معنای واقعیاش را از دست میدهد لذا مثلث طلایی مشارکت انتخاباتی یعنی برگزارکنندگان و ناظران انتخابات و مردم باید شرایطی را فراهم کنند که نتیجهاش برد- برد باشد و همه احساس کنند از این شراکت سود میبرند و لذا بسترهای مناسب برای شراکت سودمندانه وجود دارد. در مجموع در جامعهای که در آن مشارکت اتفاق میافتد روبه رشد و کمال و توسعه خواهد بود. همه باید برای این بسترها تلاش کنند یعنی اگر هر کدام از اضلاع مثلث انتخاباتی به درستی رفتار نکنند به امر بسیار شرافتمندانه و سودمندانه انتخابات لطمه میزنند.
وجه پنهان عدم مشارکت
تقی آزادارمکی جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است؛ کاهش مشارکت در انتخابات میتواند بنیانهای دموکراسیخواهی را در ایران نشانه بگیرد. او به «ایران» میگوید: ما در شرایط بحرانی قرار گرفتهایم و این شرایط بحرانی میتواند بنیانهای جمهوریخواهی و دموکراسیخواهی در ایران را از بین ببرد و حالا این پدیده در نمود کاهش مشارکت در انتخابات خودش را نشان میدهد. اینکه علت چیست؟ آیا نوعی بدکارکردی بودن نظام سیاسی یا اراده تحریم کنندهها یا خسته شدن مردم و... است؟ کاری نداریم ولی آنچه وجود دارد این بحران میتواند خودش را در عرصه مشارکت کم نشان دهد.
وی در ادامه با طرح این پرسش که در چنین شرایطی چه راهکاری پیش روی مردم است؟ میگوید: «باید از همه حوادث گذشت کرد و سرمایههای موجود را مؤثر دانست. به نظرم کف مشارکت در انتخابات، کف مؤثری است و میتوان بر اساس آن مشارکت کرد و مردم را برای حضور در صحنه و مشارکت مهم دعوت کرد.»
این جامعهشناس با تأکید بر مشارکت همه مردم در انتخابات ریاست جمهوری میگوید: در این شرایط حساس و بحرانی همه را به مشارکت دعوت میکنم و دعوت میکنم به هر کسی که میخواهید رأی دهید چرا که در نهایت از این 7کاندیدای حاضر یکی از آنها میتواند نیاز و خواسته شما را اعمال کند.
انتخابات زمینه حضور فعال و مؤثر نخبگان در کشوررا فراهم میکند
دکتر جلالی ندوشن، روان شناس در گفتوگو با «ایران» معتقد است که آنچه که این انتخابات را از انتخابات دیگر متمایز میکند بحثهایی است که پیرامون سرنوشت صندوق رأی در کشور مطرح شده است. به نظر میرسد جوامعی مثل ایران با تنوع قومی و دیدگاهی و گستره وسیع جغرافیایی، نیازمند روشها و مکانیزمهایی معین و قابل سنجش چون صندوق رأی است. درواقع بدون صندوق رأی و بدون معنادار بودن صندوق رأی، هیچگاه امکان حل و فصل مسائل و یا پیدا کردن راهحلهای مسالمتآمیز و مصالحهآمیزی مثل تعیین تکلیفی که در انتخابات اتفاق میافتد برای کشور امکانپذیر نیست.
او تأکید میکند: قاعدتاً انتخابات و معنای دموکراسی این نیست که بخواهد نظر همه را بیان و به عبارتی جلب کند و اساساً هم در پهنه جغرافیای گستردهای چون ایران با تنوعی که در آن وجود دارد، امکان اینکه رأی همه شرکت کنندگان در انتخابات یکسان باشد و همه از نتیجه انتخابات راضی بوده و مطمئن باشند که نامزد مورد وثوق آنها رأی میآورد، نه ممکن بوده و نه حتی مطلوب و مورد پذیرش است.
جلالی ندوشن ادامه میدهد: اما به همین میزان که چرخش و گردشی در آرا و افکار بهوجود میآورد، موجب پویایی و سرزندگی کشور شده و زمینه حضور فعال و مؤثر نخبگان در کشور در آینده را فراهم میکند. بنابراین مشارکت در انتخابات برخلاف اظهاراتی که اعلام میشود، بیهوده است، اتفاقاً دارای اهمیت و کارکرد ویژهای است و بویژه در این انتخابات که اغلب مردم فکر میکنند جامعه باید با شیوههای مصالحت جویانه و مبتنی بر احترام به حق عمومی پیش برود، بیش از گذشته اهمیت پیدا میکند.
لزوم شرکت در انتخابات
مصطفی آب روشن، جامعهشناس نیز بر این باور است در یک نظام دموکراتیک، مشارکت شهروندان در انتخابات، بهعنوان یک حق مسلم تلقی میشود. او به «ایران» میگوید: انتخابات بهعنوان مترقیترین مکانیسم شناخته شده در دنیا، این امکان را به شهروندان می دهد تا در روندی دموکراتیک، مطلوبیتهای سیاسی خود را با رأی دادن به کاندیدای مورد نظر محقق کنند. در واقع منتخب نهایی برآیند جمهور آرا و اندیشههای موجود در جامعه خواهد بود و شرکت در انتخابات یک الزام بیرونی نبوده، بلکه بهعنوان یک حق شهروندی تلقی میشود.
او ادامه میدهد: مشارکت در انتخابات پیشرو را میتوان صرفنظر از اهمیت سیاسی، بهعنوان یک فرایند سازمان یافته تلقی کرد که فرد با احساس تعلق به گروه و مشارکت داوطلبانه؛ به فعالیتی ارادی و اجتماعی دست میزند تا مجموعه عوامل و مؤلفههای یک دولت دموکراتیک در جامعه متبلور شود.
اگر اکثریتی به هر دلیل شرکت نکردن در انتخابات را به عنوان نماد اعتراضی انتخاب کردهاند اشتباه فاحشی را مرتکب خواهند شد. ما بایستی آگاه باشیم که در حوزه واقعیتهای اجتماعی تفکرات آرمانگرایانه، نه تنها ما را به نتیجه مطلوب نمیرساند بلکه عموماً نتیجه معکوسی برجای میگذارد.
این جامعهشناس تأکید میکند: انتخاب نکردن هم نوعی انتخاب است اما ضررش به مراتب از سودش بیشتر است. ما نمیتوانیم با عدم مشارکت در انتخابات، قاعده بازی را بههم بزنیم. بهعبارتی انتخاب هر کدام از کاندیداها و یا یک جریان فکری سرنوشت متفاوتی را برای ما رقم خواهد زد لذا ما نبایستی نسبت به این امر بیتفاوت باشیم. هیچ کشوری را نمیتوان نشان داد که با عدم مشارکت، شهروندان راه توسعه را طی کرده باشند بایستی به جای قهر و انتظار معجزه داشتن، برای آبادانی کشورمان مشارکتی فعالانه داشته باشیم.
او اضافه میکند: عدم مسئولیتپذیری بخصوص در انتخابات پیش رو، بهطور ناخواسته، خسارتهای جبرانناپذیری را به گروههای اجتماعی آرمانگرا وارد میکند. لذا بایستی کمی واقع بین باشیم و مسئولانهتر نسبت به سرنوشت شهر و کشورمان بیندیشیم. شاید رأی ندادن یک فرد واقعیت مهمی تلقی نشود، اما تسری این اندیشه در گستره کلان، خسارتهای فراوانی را در حوزه اجتماعی به شهروندان جامعه تحمیل میکند. وضعیت کشور ما چه خوب و یا بد، امروز در دستان ماست و به حکم وظیفه شهروندی ما باید آن را کمی بهتر به نسل آینده تحویل دهیم. ما نسبت به سرنوشت آیندگان مسئول خواهیم بود. بیمسئولیتی در حوزه سیاسی بهطور بالقوه بهمعنای نابودی همه دستاوردهایی است که تاکنون بدست آمده و بر عکس یک انتخاب درست میتواند ایرانی آباد و عاری از جنگ و نفرت را برای آیندگان به ارمغان بیاورد.
پویش دعوت به انتخابات در دانشگاه
رؤسای دانشگاهها هم پویشی را برای دعوت از دانشجویان و دانشگاهیان برای شرکت در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست حمهوری راه انداختند. آنها در این پویش از اهمیت شرکت در انتخابات میگویند. موضوعی که رئیس دانشگاه علم و صنعت به آن اشاره میکند و میگوید: «هر ایرانی که قلبش برای ایران میتپد، باید در انتخابات شرکت کند. این مهمترین انتخابات کشور است و قرار است کلیدیترین سیاستمدار را برای برنامهریزی کشور انتخاب کنیم. دانشگاهیان باید نگاه ویژهای به آینده کشور داشته باشند و انتخابات فرصتی است که شهروندان برای ساختن ایرانی آبادتر دارند. ما هم در دانشگاه با کمک ١٢٠ عضو هیأت علمی پویشی برای دعوت دانشجویان و استادان به این انتخابات راهاندازی کردیم. سعی میکنیم در فرصت باقیمانده اقشار مختلف را دعوت به مشارکت کنیم. توصیه جدی داریم که باید دانشگاهیان، دانشجویان و رؤسای دانشگاه مطالبهگران جدی این انتخابات باشند.»
جبار علی ذاکری تأکید میکند: در این مدت فضای دانشگاه برای فعالیتهای انتخاباتی پویا بوده است. دانشجویان نظرات کاندیدا را نقد و بررسی میکردند. از نمایندگان نامزدها دعوت کردیم تا در میزگردهای تخصصی نقطه نظرات نامزدها را تحلیل کنند و در بین دانشجویان و استادان نقدهایی به مناظرات انتخاباتی شد. استادان دانشگاه اعلام کردند که متأسفانه نامزدها نگاه ویژهای به آموزش عالی نداشتند. ما در پویشی که راه انداختیم همه نقدها را شنیدیم و اعلام کردیم با توجه به همه مشکلاتی که وجود دارد همه دانشگاهیان در انتخابات حاضر شوند تا با مشارکتشان بتوانیم ایرانی آبادتر داشته باشیم.
مثلث طلایی مشارکت انتخاباتی
اصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران درباره اهمیت مشارکت در انتخابات به «ایران» میگوید: صاحبنظران حوزه اندیشه پیرامون مشارکت نکات ظریفی را بیان میکنند؛ اینکه با هم بیندیشیم، باهم برنامهریزی کنیم، باهم اجرا کنیم، باهم متنعم شویم و باهم نظارت کنیم. اگر تمامی کسانی که در نظام مشارکتی علاقهمند هستند تا همه شهروندان یک نظام سیاسی درگیر فرایند مشارکت شوند باید همه به سهم خودشان شرایط مشارکت را فراهم کنند یعنی اجازه دهند باهم اندیشیده شود، باهم برنامهریزی شود، باهم اجرا شود و از نتایج آن باهم متنعم شوند و سپس باهم نظارت کنند.
این جامعهشناس در ادامه میافزاید: در اطلس جغرافیایی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران، 1400 بسیار نقطه حائز اهمیتی است. با توجه به تغییراتی که در خاورمیانه و اتفاقاتی که در جهان رخ میدهد و پیامدهای کرونایی در یک موقعیت ممتاز و شایسته گفتوگوی جهانی در حوزه برجام هستیم و چون آینده بسیار برای ما مهم است باید همگان یعنی اصحاب حاکمیت، دولت، بخشهای عمومی، روشنفکران، دانشگاهیان و بویژه مردم در آن شراکت، اندیشه و همراهی کنند.
این جامعهشناس تأکید میکند: جامعهای که میخواهد حالش بهتر شود و افرادی را انتخاب کند و برخیها را حذف کند که صلاحیت اداره جامعه را ندارند فقط میتواند از طریق فرایند شرکت در انتخابات با رأی خودش در صندوقها آن را محقق کند. اما نکته مهم این است که این شراکت باید کارکرد و پیامد مثبت داشته باشند. صاحبنظران مشارکت معتقدند ما در یک نظام سیاسی و کشوری باید باهم بیندیشیم و باهم برنامهریزی کنیم باهم اجرا کنیم و باهم متنعم شویم اگر در این فرایند تنعم و بهرهمندی به کام همه مشارکتکنندگان نباشد مشارکت معنای واقعیاش را از دست میدهد لذا مثلث طلایی مشارکت انتخاباتی یعنی برگزارکنندگان و ناظران انتخابات و مردم باید شرایطی را فراهم کنند که نتیجهاش برد- برد باشد و همه احساس کنند از این شراکت سود میبرند و لذا بسترهای مناسب برای شراکت سودمندانه وجود دارد. در مجموع در جامعهای که در آن مشارکت اتفاق میافتد روبه رشد و کمال و توسعه خواهد بود. همه باید برای این بسترها تلاش کنند یعنی اگر هر کدام از اضلاع مثلث انتخاباتی به درستی رفتار نکنند به امر بسیار شرافتمندانه و سودمندانه انتخابات لطمه میزنند.
«ایران» در گفتوگو با فعالان حوزه شهری اهمیت انتخابات شوراهای شهر و روستا را به بحث گذاشت
رقابت برای حکمرانی بر شهر
حمیده امینی فرد
خبرنگار
تا چند روز دیگر پرونده دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و البته پنجمین دوره از شوراهای اسلامی شهر و روستا بسته میشود. با این حال سایه انداختن رقابت نامزدهای ریاست جمهوری و فضایی که غالباً بهسمت تبلیغات برای ۷ نامزد تأیید شده ازسوی شورای نگهبان رفته است موجب شده تا بازار انتخابات شوراها و اینکه سرلیستها و نامزدها در این دوره چه برنامههایی داشته و اساساً چه رویکرد و نگاهی به ورود به پارلمان پر حاشیه بهشت دارند در پس این هیاهوها کمرنگ شود. درهرحال اما ششمین دوره از انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا روز جمعه همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد و تنها در عمارت زمردی رنگ خیابان بهشت در تهران ۲۱ عضو جدید شورا روی صندلی ۲۱ عضو قبلی تکیه خواهند زد؛ عمارتی که در چهار سال گذشته در دست طیف اصلاحطلبان بود و در هفتههای اخیر هم دستاوردهای این دوره رسانهای شد. جلوگیری از شهرفروشی و قانون فروشی، توقف ساخت و ساز در باغها و کاهش ۲۰ درصدی پرسنل شهرداری با وجود نصف شدن بودجه شهرداری در مقایسه با ۴ سال گذشته (با توجه به تورم سرسام آور) از جمله دستاوردهاییاست که دراین مدت از زبان اعضای شورای پنجم بارها تکرار شده است؛ شورایی که در این دوره با چالشهای زیادی از جمله تغییر سه شهردار مواجه شد و البته تیر انتقادات درباره نامگذاریها بهعنوان تنها کار شاخص این دوره نیز بر خروجی اقداماتشان تأثیرزیادی گذاشت.
شورای شهر پله صعود به مجلس
نخستین دوره شوراها در سال ۷۸ با رأی اکثریت به اصلاحطلبان آغاز به کار کرد. دومین دوره در اسفند ۸۱ و با مشارکت پایین مردم به دست طیف اصولگرا افتاد تا اینکه درسال ۸۶؛ترکیب اصولگرا و اصلاحطلب به بهشت راه یافتند و این دوره به خاطر تغییراتی تا سال ۹۲ ادامه یافت؛ دورهای که با ریاست مهدی چمران و البته انتخاب محمد باقر قالیباف بهعنوان شهردار تهران به یک دوره پر فراز و نشیب تبدیل شد. در سال ۹۲ نیز چهارمین دوره بازهم ترکیبی از اصلاحطلبان و اصولگرایان بود که با اختلاف یک رأی پر سروصدا، محسن هاشمی از صندلی بهشت جا ماند و قرعه شهر دوباره بهدست محمد باقر قالیباف بهعنوان شهردار منتخب شورا افتاد؛ دورهای که البته در مقایسه با دورههای قبل به اذعان بسیاری یکی از بهترین دورههای شورا از نظر نگاه تخصصی به شهر بود. حالا دوباره لیستهای هر دو طیف سر از رسانهها در آورده و جالب اینکه نامزدهای مستقل نیز برای آمدن دراین رقابت تنگاتنگ زورآزمایی میکنند اما سؤال اصلی اینجاست که افرادی که برای دوره ششم نامزد شدهاند تا چه اندازه از نیازهای شهر، اصلاحات، قوانین و انتظارات شهروندان اطلاع دارند؟! سؤال مهمی که اگر متناسب با آن تأیید صلاحیتها انجام گرفته باشد باعث میشود تا پارلمان ۲۱ نفره تهران برای شهر میلیونی و پر چالشی که این روزها نیازهای جدی اش را با صدای بلند فریاد میزند؛ نه تنها کافی نبوده که بیاثر باشد! درحالی که حالا برخی از شهروندان اعتقاد دارند که حتی این تعداد هم برای پیگیری مطالباتی که در اصل مطالبه شهرداری است و نه شهر، بیش از اندازه اند! و شاید همین نگاه هم باعث شد تا در دوره قبل پارلمان ۳۱ نفره به ۲۱ نفر تقلیل یابد. درحالیکه حالا در شهرهایی با ترازهایی مشابه تهران همچون استانبول و برلین بیش از ۱۰۰ نفر در پارلمان شهری مسائل و معضلات شهر را دنبال میکنند! یا مثلاً در سئول کرهجنوبی در هر دوره شورا، ٩٦ نفر انتخاب و ١٠ شخصیت حقوقی نیز به این جمع اضافه میشود. در نیویورک امریکا نیز ۵۱ نفر از ۵۱ منطقه با رأی مستقیم مردم به پارلمان شهری راه مییابد. برخی کارشناسان البته پیش از این خواستار افزایش تعداد اعضا، حداقل به ۵۵ نفر شده بودند که ظاهراً به نتیجه نرسیده است. شهروندانی که حالا در مواجهه با افزایش سرسام آور ترافیک، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، پسماند، بافت فرسوده، شهر فروشی، زیرساختهای ضعیف شهر هوشمند، افزایش اجاره بها و مسکن بهدنبال اعضایی هستند که لااقل چندین سال خودشان از نزدیک با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده و تنها برای ورود به شورا از یکسال قبل در این شهر ساکن نشده باشند! شوراهایی که وظیفه اصلیشان نظارت و پیگیری است اما از آنجا که فاکتورهای تخصصی شهری برای ورود به شورا وجود ندارد، برخی حتی نمیدانند این نحوه نظارت چگونه باید انجام شود و نتیجه آنکه عملکردشان به چند کار محدود و خنثی که دراصل نفعی به حال شهر ندارند محدود میشود یا حتی شورا برای این عده، پله صعودی به سمت پارلمان بهارستان خواهد شد.
قدرت اثرگذاری شورا محدود است
با وجود این، حسین ایمانی جاجرمی جامعه شناس شهری معتقد است اینکه چه کسانی وارد شورای شهر میشوند، چندان اهمیت ندارد؛ مسأله مهمتر ظرفیت نهادی و قدرت اثرگذاری شوراست که متأسفانه محدود است. درحالی که در کشورهای توسعه یافته همه امور محلی در حوزه شهر از مسکن گرفته تا آموزش و پرورش، بهداشت و فضای سبز در اختیار مدیریت شهری است اما در اینجا اگرچه بهعنوان شورای شهر رأی میآورند؛ اما عملاً به شورای شهرداری محدود میشوند و این مشکلی است که از همان ابتدا که نهاد شورا تشکیل شد ما متوجه آن شدیم یعنی بهعنوان نامزد یک شهر به مردم معرفی میشوید، اما پس از رأیگیری اختیار چندانی برای اداره امور شهر و اثرگذاری بر مسائل شهری ندارید. بنابراین تا زمانی که این معضل حل نشود اینکه چه کسانی وارد شورا شوند،چندان اهمیتی ندارد البته که میتواند وضع را بدتر کند؛ مثلاً شهر فروشها روی کار بیایند اما اینکه ما فرض کنیم مسائل زیادی تغییر خواهد کرد، بهخاطر این مسأله نهادی چندان نمیتوان به واقعیت نزدیک شد.
این جامعه شناس تأکید میکند: اگر کارهایی را که در شهرهای مختلف دنیا در دوران کرونا و قرنطینه صورت گرفت ، رصد کنیم میبینیم که نقش شهردار و شهرداریها خیلی مهم بوده است. نهاد شهری فضای گفتوگوی اجتماعی را ایجاد کرد؛ بهمردم روحیه داد و برنامههایی برای حمایت از کسب و کارهایی که آسیب دیده بودند ارائه شد. یک اشکال دیگر این است افرادی که به عضویت شورا درمیآیند همه ونک به بالا نشین هستند؛ یعنی همه مناطق تهران در شورای شهر نماینده ندارند و این یک ضعف است. ضمن اینکه در تهران انتخابات شورای شهر بیشتر سیاسی است تا محلی! درحالیکه در نیویورک که ۵۱ منطقه دارد، هر عضوی از یک منطقه آمده و عضو شورای محله است. ما ساختار ناقصی از مسأله شورای شهر داریم و باید اصلاحات نهادی انجام شود البته حرف زیاد زده میشود، اما باید ایدهها و مطالبات جلو برود.
او ادامه میدهد: اگرچه ابزارهای لازم در اختیار شورا و حتی شهرداری هم نیست، یعنی شهرداری که نتواند برای یک مسأله ساده عوارض تعیین کند؛ عملاً یک زایده اداری در نظام حکمرانی است. بنابراین باید افرادی عضو شورا شوند که در درجه اول بخواهند این نهاد را تقویت کنند وگرنه اگر مردم نسبت به اثرگذاری نهاد شورا ناامید شوند در انتخابات هم مشارکت نمیکنند؛ این بلایی بود که سر انجمنهای شهر قبل از انقلاب هم آمد. آنها هم با این مشکلات مواجه بودند و نتوانستند کاری برای شهر انجام دهند. عمده کار شورا این بوده که دستگاه درآمدسازی شهرداری را توجیه کند. کمتر دیدیم کاری انجام شود که توان جامعه محلی را بالا برده باشد.
شورا مأمور ساماندهی شهر پرمسأله تهران است
سید یعقوب موسوی جامعه شناس توسعه البته از منظر اقتصاد شهری به موضوع نگاه میکند.او معتقد است که کلانشهر تهران برعکس یکی دو دهه گذشته در وضعیت توسعهای ویژهای قرار دارد که میتوان آن را از منظر شبکه ارتباطی، اسکان جمعیت و بعد کالبدی و فضایی بررسی کرد.
او معتقد است:«انتخابات جدید شوراهای شهر و روستا درواقع مقدمهای برای جابه جایی قدرت در مدیریت شهری است و نقش کسانی که قرار است در شورای شهر جدید داوطلب شده و از طرف مردم انتخاب شوند، بسیار مهم است چراکه آنها مأموریت ساماندهی شهر پرمسألهای مانند تهران را برعهده دارند.» بهگفته موسوی، پایتخت با آسیبها و عارضههای محسوسی روبهرو است و جدا از بحث زیستمحیطی و مسائل پرتکراری همچون ترافیک و حالا هم کرونا که به تناوب تهدیدی علیه زندگی و زیست مردم تهران تلقی میشود، در بعد حیات شهری نیز این کلانشهر با معضلات متعددی دست به گریبان است. او میگوید:«نظام کسب و کار در تهران دچار گرفتاریهای عدیده ای است. فقر شهری در بخشهایی از شهر کاملاً سر باز کرده و مشهود است. نواحی حاشیهای شهر دچار فقر شهری مضاعف هستند؛ این جدا از آن چیزی است که در سالهای اخیر، نظام اقتصادی ناپایدار به آنها تحمیل کرده است و حالا شرایط آنها در حوزه درآمدی و تأمین عایدات سختتر شده و این نواحی مستعد بروز مسائل مختلف اجتماعی و نارضایتی هستند و نمیتوان نادیده گرفت.»
موسوی تأکید دارد که بعد اقتصاد شهری یک اهرم مهم در ساماندهی سازمان شهر است و براین اساس یکی از مأموریتهای اصلی همه شوراهای شهردر دنیا؛ نظام مند کردن اقتصاد شهری با تقویت و تعریف منابع پایدار، سازماندهی هزینههای شهر، ایجاد تعادل در ارائه خدمات و جلوگیری از افزایش فقر شهری است که بدون توجه به بنیه اقتصادی فرودستان امکانپذیر نیست. انتظار این است که کاندیداها برای مقابله با این چالشها با برنامه وارد شوند.
او ادامه میدهد: در بعد سازماندهی عمومی، نمیتوانیم منکر تلاشها و دستاوردهای شوراهای شهر باشیم. هم اکنون نهاد شورا از وضعیت بلاتکلیفی و بینظمی اداری و سازمانی گذشته درآمده و از این نظر یک نهاد پذیرفته شده و دارای کارکرد است و کمتر دارای چالش در بخشهای موازی است. ضمن اینکه اقبال دستگاههای دولتی نسبت به اختیارات و جایگاه شورا؛ دست کمیتههای برنامهریزی شورا برای ساماندهی اداری، فضایی، عمرانی و اجتماعی شهر را باز گذاشته است. در عین حال ما امروز نیاز به تقویت قواعدی داریم که خلأهای حقوقی که ما در بخشهای مختلف شهر با آن دست به گریبانیم، پر کند. مثل بخش نوسازی و بازسازی بافتهای فرسوده که از این خلأ رنج بسیاری میبرد. بویژه در بخشهای مرکزی منطقه ۱۲ که معضلات زیادی داریم و از رشد مطلوب برخوردار نیست. آمار و ارقامها هم نشان میدهد با آنچه که در برنامه پنجم و ششم توسعه برای نوسازی بافتهای فرسوده در سطح ملی و شهر تهران دیده شده فاصله زیادی داریم. یا در حوزه ساماندهی بهداشت شهری و مدیریت پسماند که یکی از گرههای اصلی شهر است، نهادهای شهری مسئولیت سنگینی دارند. تهران برای رسیدن به یک شهر زیست پذیر، تاب آور و قابل سکونت که بتواند در رقابتهای توسعه شهری سربلند باشد، نیاز به سرمایهگذاری بالایی درسطوح خدماتی دارد. بنابراین چشمانداز شورای آینده میتواند برای رسیدن به یک شهر خلاق، پر دوام و جهانی مؤثر باشد؛ اگرچه که باید سالهای زیادی برای رسیدن به یک شهر جهانی تجربه کنیم، البته تهران ظرفیتهای لازم در بعد فضایی، راهبردی و جاذبه های تاریخی و طبیعی دارد اما افرادی قادر خواهند بود این ظرفیت را بالفعل کنند که از دانش،تجربه ،سلامت نفس و تخصص کافی در حوزه شهری از گروههای مختلف برخوردار باشند.
سواد زیست محیطی داشته باشند
محمد درویش کارشناس محیط زیست تأکید دارد افرادی باید عضو شورا شوند که فهم بوم شناسی داشته باشند. از نظر او بدون سواد محیط زیستی نباید برای ورود به شورا هیجان زده بود!
او میگوید: نامزد شورا باید از مبلمان شهری هم آگاه باشد و بداند چرا از خودرو محوری باید به سمت اکو محوری در مبلمان شهری رفت یا بهجای اینکه درگیر سندروم بتونی شود سراغ طراحی شهری برود که مردم داوطلبانه به سراغ مدهای جایگزین مثل دوچرخه، پیاده روی و مترو بروند. اولویت تهران این است که رغبت مردم به استفاده از خودروهای شخصی کمتر شود و این زمانی اتفاق میافتد که شهر برای پیاده روی دلپذیر باشد. او ادامه میدهد: تفکیک زباله از مبدأ یا حل مشکل پسماند باید در برنامه کاندیداها باشد. اینکه چرا در شهری مثل توکیو با وجود ۲۵ میلیون جمعیت دو هفته یکبار زبالهها جمعآوری میشود؛ اما در شهری مثل تهران سه بار در یک روز هم جواب نمیدهد؟! وقتی در جنوب غربی تهران میزان فرونشست زمین به ۳۶ سانت میرسد یعنی ۹۰ برابر آنچه در دنیا بحرانی اعلام میشود؛ یعنی تهران گنجایش جمعیت جدید ندارد و باید از لیست مهاجرپذیرترین استان کشور خارج شود. باید این موارد از نظر عضو شورا مهم باشد و نشان دهد در این حوزهها آگاهی دارد.
او با بیان اینکه مجموعاً از عملکرد شوراها در این ۵ دوره رضایت ندارد،می گوید: با این همه باید گفت که این شورا عملکرد زیست محیطی بهتری در مقایسه با دورههای گذشته داشته است. لغو مصوبه باغ-شهرها و ارائه برنامه ۵ ساله برای ترویج دوچرخه سواری از کارهای موفق است.
خبرنگار
تا چند روز دیگر پرونده دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و البته پنجمین دوره از شوراهای اسلامی شهر و روستا بسته میشود. با این حال سایه انداختن رقابت نامزدهای ریاست جمهوری و فضایی که غالباً بهسمت تبلیغات برای ۷ نامزد تأیید شده ازسوی شورای نگهبان رفته است موجب شده تا بازار انتخابات شوراها و اینکه سرلیستها و نامزدها در این دوره چه برنامههایی داشته و اساساً چه رویکرد و نگاهی به ورود به پارلمان پر حاشیه بهشت دارند در پس این هیاهوها کمرنگ شود. درهرحال اما ششمین دوره از انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا روز جمعه همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد و تنها در عمارت زمردی رنگ خیابان بهشت در تهران ۲۱ عضو جدید شورا روی صندلی ۲۱ عضو قبلی تکیه خواهند زد؛ عمارتی که در چهار سال گذشته در دست طیف اصلاحطلبان بود و در هفتههای اخیر هم دستاوردهای این دوره رسانهای شد. جلوگیری از شهرفروشی و قانون فروشی، توقف ساخت و ساز در باغها و کاهش ۲۰ درصدی پرسنل شهرداری با وجود نصف شدن بودجه شهرداری در مقایسه با ۴ سال گذشته (با توجه به تورم سرسام آور) از جمله دستاوردهاییاست که دراین مدت از زبان اعضای شورای پنجم بارها تکرار شده است؛ شورایی که در این دوره با چالشهای زیادی از جمله تغییر سه شهردار مواجه شد و البته تیر انتقادات درباره نامگذاریها بهعنوان تنها کار شاخص این دوره نیز بر خروجی اقداماتشان تأثیرزیادی گذاشت.
شورای شهر پله صعود به مجلس
نخستین دوره شوراها در سال ۷۸ با رأی اکثریت به اصلاحطلبان آغاز به کار کرد. دومین دوره در اسفند ۸۱ و با مشارکت پایین مردم به دست طیف اصولگرا افتاد تا اینکه درسال ۸۶؛ترکیب اصولگرا و اصلاحطلب به بهشت راه یافتند و این دوره به خاطر تغییراتی تا سال ۹۲ ادامه یافت؛ دورهای که با ریاست مهدی چمران و البته انتخاب محمد باقر قالیباف بهعنوان شهردار تهران به یک دوره پر فراز و نشیب تبدیل شد. در سال ۹۲ نیز چهارمین دوره بازهم ترکیبی از اصلاحطلبان و اصولگرایان بود که با اختلاف یک رأی پر سروصدا، محسن هاشمی از صندلی بهشت جا ماند و قرعه شهر دوباره بهدست محمد باقر قالیباف بهعنوان شهردار منتخب شورا افتاد؛ دورهای که البته در مقایسه با دورههای قبل به اذعان بسیاری یکی از بهترین دورههای شورا از نظر نگاه تخصصی به شهر بود. حالا دوباره لیستهای هر دو طیف سر از رسانهها در آورده و جالب اینکه نامزدهای مستقل نیز برای آمدن دراین رقابت تنگاتنگ زورآزمایی میکنند اما سؤال اصلی اینجاست که افرادی که برای دوره ششم نامزد شدهاند تا چه اندازه از نیازهای شهر، اصلاحات، قوانین و انتظارات شهروندان اطلاع دارند؟! سؤال مهمی که اگر متناسب با آن تأیید صلاحیتها انجام گرفته باشد باعث میشود تا پارلمان ۲۱ نفره تهران برای شهر میلیونی و پر چالشی که این روزها نیازهای جدی اش را با صدای بلند فریاد میزند؛ نه تنها کافی نبوده که بیاثر باشد! درحالی که حالا برخی از شهروندان اعتقاد دارند که حتی این تعداد هم برای پیگیری مطالباتی که در اصل مطالبه شهرداری است و نه شهر، بیش از اندازه اند! و شاید همین نگاه هم باعث شد تا در دوره قبل پارلمان ۳۱ نفره به ۲۱ نفر تقلیل یابد. درحالیکه حالا در شهرهایی با ترازهایی مشابه تهران همچون استانبول و برلین بیش از ۱۰۰ نفر در پارلمان شهری مسائل و معضلات شهر را دنبال میکنند! یا مثلاً در سئول کرهجنوبی در هر دوره شورا، ٩٦ نفر انتخاب و ١٠ شخصیت حقوقی نیز به این جمع اضافه میشود. در نیویورک امریکا نیز ۵۱ نفر از ۵۱ منطقه با رأی مستقیم مردم به پارلمان شهری راه مییابد. برخی کارشناسان البته پیش از این خواستار افزایش تعداد اعضا، حداقل به ۵۵ نفر شده بودند که ظاهراً به نتیجه نرسیده است. شهروندانی که حالا در مواجهه با افزایش سرسام آور ترافیک، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، پسماند، بافت فرسوده، شهر فروشی، زیرساختهای ضعیف شهر هوشمند، افزایش اجاره بها و مسکن بهدنبال اعضایی هستند که لااقل چندین سال خودشان از نزدیک با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده و تنها برای ورود به شورا از یکسال قبل در این شهر ساکن نشده باشند! شوراهایی که وظیفه اصلیشان نظارت و پیگیری است اما از آنجا که فاکتورهای تخصصی شهری برای ورود به شورا وجود ندارد، برخی حتی نمیدانند این نحوه نظارت چگونه باید انجام شود و نتیجه آنکه عملکردشان به چند کار محدود و خنثی که دراصل نفعی به حال شهر ندارند محدود میشود یا حتی شورا برای این عده، پله صعودی به سمت پارلمان بهارستان خواهد شد.
قدرت اثرگذاری شورا محدود است
با وجود این، حسین ایمانی جاجرمی جامعه شناس شهری معتقد است اینکه چه کسانی وارد شورای شهر میشوند، چندان اهمیت ندارد؛ مسأله مهمتر ظرفیت نهادی و قدرت اثرگذاری شوراست که متأسفانه محدود است. درحالی که در کشورهای توسعه یافته همه امور محلی در حوزه شهر از مسکن گرفته تا آموزش و پرورش، بهداشت و فضای سبز در اختیار مدیریت شهری است اما در اینجا اگرچه بهعنوان شورای شهر رأی میآورند؛ اما عملاً به شورای شهرداری محدود میشوند و این مشکلی است که از همان ابتدا که نهاد شورا تشکیل شد ما متوجه آن شدیم یعنی بهعنوان نامزد یک شهر به مردم معرفی میشوید، اما پس از رأیگیری اختیار چندانی برای اداره امور شهر و اثرگذاری بر مسائل شهری ندارید. بنابراین تا زمانی که این معضل حل نشود اینکه چه کسانی وارد شورا شوند،چندان اهمیتی ندارد البته که میتواند وضع را بدتر کند؛ مثلاً شهر فروشها روی کار بیایند اما اینکه ما فرض کنیم مسائل زیادی تغییر خواهد کرد، بهخاطر این مسأله نهادی چندان نمیتوان به واقعیت نزدیک شد.
این جامعه شناس تأکید میکند: اگر کارهایی را که در شهرهای مختلف دنیا در دوران کرونا و قرنطینه صورت گرفت ، رصد کنیم میبینیم که نقش شهردار و شهرداریها خیلی مهم بوده است. نهاد شهری فضای گفتوگوی اجتماعی را ایجاد کرد؛ بهمردم روحیه داد و برنامههایی برای حمایت از کسب و کارهایی که آسیب دیده بودند ارائه شد. یک اشکال دیگر این است افرادی که به عضویت شورا درمیآیند همه ونک به بالا نشین هستند؛ یعنی همه مناطق تهران در شورای شهر نماینده ندارند و این یک ضعف است. ضمن اینکه در تهران انتخابات شورای شهر بیشتر سیاسی است تا محلی! درحالیکه در نیویورک که ۵۱ منطقه دارد، هر عضوی از یک منطقه آمده و عضو شورای محله است. ما ساختار ناقصی از مسأله شورای شهر داریم و باید اصلاحات نهادی انجام شود البته حرف زیاد زده میشود، اما باید ایدهها و مطالبات جلو برود.
او ادامه میدهد: اگرچه ابزارهای لازم در اختیار شورا و حتی شهرداری هم نیست، یعنی شهرداری که نتواند برای یک مسأله ساده عوارض تعیین کند؛ عملاً یک زایده اداری در نظام حکمرانی است. بنابراین باید افرادی عضو شورا شوند که در درجه اول بخواهند این نهاد را تقویت کنند وگرنه اگر مردم نسبت به اثرگذاری نهاد شورا ناامید شوند در انتخابات هم مشارکت نمیکنند؛ این بلایی بود که سر انجمنهای شهر قبل از انقلاب هم آمد. آنها هم با این مشکلات مواجه بودند و نتوانستند کاری برای شهر انجام دهند. عمده کار شورا این بوده که دستگاه درآمدسازی شهرداری را توجیه کند. کمتر دیدیم کاری انجام شود که توان جامعه محلی را بالا برده باشد.
شورا مأمور ساماندهی شهر پرمسأله تهران است
سید یعقوب موسوی جامعه شناس توسعه البته از منظر اقتصاد شهری به موضوع نگاه میکند.او معتقد است که کلانشهر تهران برعکس یکی دو دهه گذشته در وضعیت توسعهای ویژهای قرار دارد که میتوان آن را از منظر شبکه ارتباطی، اسکان جمعیت و بعد کالبدی و فضایی بررسی کرد.
او معتقد است:«انتخابات جدید شوراهای شهر و روستا درواقع مقدمهای برای جابه جایی قدرت در مدیریت شهری است و نقش کسانی که قرار است در شورای شهر جدید داوطلب شده و از طرف مردم انتخاب شوند، بسیار مهم است چراکه آنها مأموریت ساماندهی شهر پرمسألهای مانند تهران را برعهده دارند.» بهگفته موسوی، پایتخت با آسیبها و عارضههای محسوسی روبهرو است و جدا از بحث زیستمحیطی و مسائل پرتکراری همچون ترافیک و حالا هم کرونا که به تناوب تهدیدی علیه زندگی و زیست مردم تهران تلقی میشود، در بعد حیات شهری نیز این کلانشهر با معضلات متعددی دست به گریبان است. او میگوید:«نظام کسب و کار در تهران دچار گرفتاریهای عدیده ای است. فقر شهری در بخشهایی از شهر کاملاً سر باز کرده و مشهود است. نواحی حاشیهای شهر دچار فقر شهری مضاعف هستند؛ این جدا از آن چیزی است که در سالهای اخیر، نظام اقتصادی ناپایدار به آنها تحمیل کرده است و حالا شرایط آنها در حوزه درآمدی و تأمین عایدات سختتر شده و این نواحی مستعد بروز مسائل مختلف اجتماعی و نارضایتی هستند و نمیتوان نادیده گرفت.»
موسوی تأکید دارد که بعد اقتصاد شهری یک اهرم مهم در ساماندهی سازمان شهر است و براین اساس یکی از مأموریتهای اصلی همه شوراهای شهردر دنیا؛ نظام مند کردن اقتصاد شهری با تقویت و تعریف منابع پایدار، سازماندهی هزینههای شهر، ایجاد تعادل در ارائه خدمات و جلوگیری از افزایش فقر شهری است که بدون توجه به بنیه اقتصادی فرودستان امکانپذیر نیست. انتظار این است که کاندیداها برای مقابله با این چالشها با برنامه وارد شوند.
او ادامه میدهد: در بعد سازماندهی عمومی، نمیتوانیم منکر تلاشها و دستاوردهای شوراهای شهر باشیم. هم اکنون نهاد شورا از وضعیت بلاتکلیفی و بینظمی اداری و سازمانی گذشته درآمده و از این نظر یک نهاد پذیرفته شده و دارای کارکرد است و کمتر دارای چالش در بخشهای موازی است. ضمن اینکه اقبال دستگاههای دولتی نسبت به اختیارات و جایگاه شورا؛ دست کمیتههای برنامهریزی شورا برای ساماندهی اداری، فضایی، عمرانی و اجتماعی شهر را باز گذاشته است. در عین حال ما امروز نیاز به تقویت قواعدی داریم که خلأهای حقوقی که ما در بخشهای مختلف شهر با آن دست به گریبانیم، پر کند. مثل بخش نوسازی و بازسازی بافتهای فرسوده که از این خلأ رنج بسیاری میبرد. بویژه در بخشهای مرکزی منطقه ۱۲ که معضلات زیادی داریم و از رشد مطلوب برخوردار نیست. آمار و ارقامها هم نشان میدهد با آنچه که در برنامه پنجم و ششم توسعه برای نوسازی بافتهای فرسوده در سطح ملی و شهر تهران دیده شده فاصله زیادی داریم. یا در حوزه ساماندهی بهداشت شهری و مدیریت پسماند که یکی از گرههای اصلی شهر است، نهادهای شهری مسئولیت سنگینی دارند. تهران برای رسیدن به یک شهر زیست پذیر، تاب آور و قابل سکونت که بتواند در رقابتهای توسعه شهری سربلند باشد، نیاز به سرمایهگذاری بالایی درسطوح خدماتی دارد. بنابراین چشمانداز شورای آینده میتواند برای رسیدن به یک شهر خلاق، پر دوام و جهانی مؤثر باشد؛ اگرچه که باید سالهای زیادی برای رسیدن به یک شهر جهانی تجربه کنیم، البته تهران ظرفیتهای لازم در بعد فضایی، راهبردی و جاذبه های تاریخی و طبیعی دارد اما افرادی قادر خواهند بود این ظرفیت را بالفعل کنند که از دانش،تجربه ،سلامت نفس و تخصص کافی در حوزه شهری از گروههای مختلف برخوردار باشند.
سواد زیست محیطی داشته باشند
محمد درویش کارشناس محیط زیست تأکید دارد افرادی باید عضو شورا شوند که فهم بوم شناسی داشته باشند. از نظر او بدون سواد محیط زیستی نباید برای ورود به شورا هیجان زده بود!
او میگوید: نامزد شورا باید از مبلمان شهری هم آگاه باشد و بداند چرا از خودرو محوری باید به سمت اکو محوری در مبلمان شهری رفت یا بهجای اینکه درگیر سندروم بتونی شود سراغ طراحی شهری برود که مردم داوطلبانه به سراغ مدهای جایگزین مثل دوچرخه، پیاده روی و مترو بروند. اولویت تهران این است که رغبت مردم به استفاده از خودروهای شخصی کمتر شود و این زمانی اتفاق میافتد که شهر برای پیاده روی دلپذیر باشد. او ادامه میدهد: تفکیک زباله از مبدأ یا حل مشکل پسماند باید در برنامه کاندیداها باشد. اینکه چرا در شهری مثل توکیو با وجود ۲۵ میلیون جمعیت دو هفته یکبار زبالهها جمعآوری میشود؛ اما در شهری مثل تهران سه بار در یک روز هم جواب نمیدهد؟! وقتی در جنوب غربی تهران میزان فرونشست زمین به ۳۶ سانت میرسد یعنی ۹۰ برابر آنچه در دنیا بحرانی اعلام میشود؛ یعنی تهران گنجایش جمعیت جدید ندارد و باید از لیست مهاجرپذیرترین استان کشور خارج شود. باید این موارد از نظر عضو شورا مهم باشد و نشان دهد در این حوزهها آگاهی دارد.
او با بیان اینکه مجموعاً از عملکرد شوراها در این ۵ دوره رضایت ندارد،می گوید: با این همه باید گفت که این شورا عملکرد زیست محیطی بهتری در مقایسه با دورههای گذشته داشته است. لغو مصوبه باغ-شهرها و ارائه برنامه ۵ ساله برای ترویج دوچرخه سواری از کارهای موفق است.
دو نوازنده موسیقی نواحی از تجربه خود در کنسرتهای آنلاین میگویند
زخمه بر ساز دل هنرمندان
نداسیجانی
خبرنگار
چهارمین دوره کنسرتهای آنلاین با عنوان «برخط ماه و نوا» در تالار رودکی بهکار خود پایان داد.این دوره از کنسرتهای آنلاین که به همت انجمن موسیقی ایران و با مشارکت بنیاد فرهنگی- هنری رودکی و حمایت دفتر موسیقی برگزار شده بود، 12گروه در بخشهای موسیقی دستگاهی، نواحی و کلاسیک غربی اجرای برنامه داشتند که البته مانند اجراهای قبل به دلیل شرایط بیماری کرونا و محدودیت حضور مخاطبان در سالنهای اجرا و رعایت مصوبات و دستورالعملهای ستاد ملی کرونا به صورت مجازی پخش شد و مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفت.
غنیمت شمردن فرصت بهوجود آمده
عزیز تنها از شرکت کنندگان بخش موسیقی نواحی این دوره از کنسرتهای آنلاین بوده که در سومین روز این اجراها بههمراه «یاسمین تنها» قطعاتی از موسیقی شرق و جنوب خراسان را با نوای دوتار خود اجرا کرد. این نوازنده بر این نظر است که اجراهای آنلاین در شرایط کنونی میتواند اتفاق بسیار خوبی باشد و بهتر است فرصتهای بهوجود آمده را غنیمت شمرد و بههمین دلیل اگر بار دیگر از او دعوت شود، حاضر به اجرای کنسرت آنلاین است و این نوع اجرا را بهترین روش برای شنیدن موسیقی اقوام برای مردم میداند. این هنرمند که برای بار نخست اجرای کنسرت آنلاین داشته در گفتوگو با «ایران» بیان کرد: اگر امروز شرکت کننده چنین برنامهای بودم قطعاً بهدلیل حمایت از سوی نهادهای برگزار کننده است در غیر این صورت ما هنرمندان موسیقی نواحی توان مالی برای برگزاری کنسرت نداریم.
تک نوازی «کفنه زنی (همنوازی مربوط به موسیقی بانوان منطقه شرق خراسان)»، مقام «دلشیدا»، تک نوازی «جَل» توسط یاسمین تنها و چند مقام ترکیبی از اجراهای این گروه بود. عزیز تنها در خصوص بازتاب کنسرتهای آنلاین گفت: قطعاً این نوع برگزاری مخاطب بیشتری خواهد داشت اما چه بهتر بود تبلیغات و اطلاعرسانی بهتر و بیشتری صورت میگرفت. او اوضاع موسیقی در زادگاه خود را چندان رضایتبخش نمیداند بویژه که این یک سال و اندی کرونا موجب تعطیلی آموزشگاههای موسیقی شده و در ادامه افزود: موسیقی نواحی ایران حتی پیش از کرونا هم شرایط خوبی نداشت و در استان پهناوری چون خراسان به آن شکل که باید حمایتی وجود ندارد. همه ما میدانیم موسیقی نواحی بسیار مظلوم واقع شده است و نیاز به پشتیبانی دارد.
آشنایی با فرهنگ و موسیقی ایران در سطح گسترده
حیدر کاکی نوازنده تنبور و دیگر هنرمند شرکت کننده این اجراها بود که روز نخست این برنامه بههمراه همایون کاکی نوازنده کمانچه در تالار رودکی اجرای کنسرت آنلاین داشت. او بر این نظراست اگر ارگانهای دولتی و مراکز فرهنگی از هنرمندان حمایت کنند کنسرتهای آنلاین از استقبال بیشتری برخوردار خواهد بود. این نوازنده تنبور که اردیبهشت ماه 99 نیز در فرهنگسرای ارسباران اجرای آنلاین داشته به «ایران» گفت: اگرچه این کنسرتها میتواند اتفاق خوبی باشد اما هیچگاه جایگزین کنسرتهای موسیقی با حضور مردم نخواهد بود و آن حس و انرژی که از مخاطب دریافت میشود قطعاً در این اجراها متفاوت است. اما حُسن کنسرتهای مجازی این است مخاطب گستردهای را پوشش میدهد و سراسر دنیا میتوانند این برنامهها را تماشا کنند و با فرهنگ، موسیقی و سازهای ما آشنا شوند. خود من نیز بازخوردهای بسیاری خوبی از دوستان و شاگردان قدیمیام در خارج از ایران داشتم.
کاکی علاقهمند به اجرای کنسرت آنلاین است و بهگفته خودش اگر متولیان امر حمایت کنند مشکلی برای اجرای دوباره نخواهد داشت. او درخصوص آشنایی مردم با موسیقی نواحی از طریق همین کنسرتهای آنلاین بیان داشت: موسیقی نواحی به نسبت موسیقی سنتی نفوذ بیشتری در مردم دارد، اگرچه این موسیقی کمتر شنیده شده و با این کنسرتها قطعاً آشنایی مردم بیشتر خواهد شد.
آواز بر اساس مقام شاخوشینی، قطعه مژدگانی، قطعه وه هار(بهار)، قطعه شیرین شمامه و شلیر از جمله کارهایی بود که در این کنسرت اجرا شد. این نوازنده میگوید:کنسرتهای آنلاین نیاز به تبلیغات در سطح گسترده تری دارد تا مخاطب بیشتری جذب کند و در ادامه افزود: موسیقی نواحی حامی و دلسوزی ندارد و متولیان فرهنگی باید به لحاظ مالی و اجاره سالنهای کنسرت هنرمندان را مورد توجه قرار بدهند. شرایط اقتصادی موجب شده اکثریت هنرمندان ما شغل دیگری در کنار حرفه هنری خود داشته باشند و این موضوع تأثیر منفی بر کارشان خواهد گذاشت.
نکته قابل توجه که این هنرمند به آن تأکید دارد آموزش درست و اصولی موسیقی اقوام ایران است. به گفته او این موسیقی به شکلهای مختلف عرضه شده مانند مقامهای ساز تنبور که در شهرهای مختلف ایران بهصورت قطعه آموزش داده میشود اما هنرجویان و مردم با مقامهای اصلی آن آشنا نیستند و قطعاً کنسرتهای آنلاین معرف بهتری در آشنایی مردم با رپرتوارهای این موسیقی اصیل است.
خبرنگار
چهارمین دوره کنسرتهای آنلاین با عنوان «برخط ماه و نوا» در تالار رودکی بهکار خود پایان داد.این دوره از کنسرتهای آنلاین که به همت انجمن موسیقی ایران و با مشارکت بنیاد فرهنگی- هنری رودکی و حمایت دفتر موسیقی برگزار شده بود، 12گروه در بخشهای موسیقی دستگاهی، نواحی و کلاسیک غربی اجرای برنامه داشتند که البته مانند اجراهای قبل به دلیل شرایط بیماری کرونا و محدودیت حضور مخاطبان در سالنهای اجرا و رعایت مصوبات و دستورالعملهای ستاد ملی کرونا به صورت مجازی پخش شد و مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفت.
غنیمت شمردن فرصت بهوجود آمده
عزیز تنها از شرکت کنندگان بخش موسیقی نواحی این دوره از کنسرتهای آنلاین بوده که در سومین روز این اجراها بههمراه «یاسمین تنها» قطعاتی از موسیقی شرق و جنوب خراسان را با نوای دوتار خود اجرا کرد. این نوازنده بر این نظر است که اجراهای آنلاین در شرایط کنونی میتواند اتفاق بسیار خوبی باشد و بهتر است فرصتهای بهوجود آمده را غنیمت شمرد و بههمین دلیل اگر بار دیگر از او دعوت شود، حاضر به اجرای کنسرت آنلاین است و این نوع اجرا را بهترین روش برای شنیدن موسیقی اقوام برای مردم میداند. این هنرمند که برای بار نخست اجرای کنسرت آنلاین داشته در گفتوگو با «ایران» بیان کرد: اگر امروز شرکت کننده چنین برنامهای بودم قطعاً بهدلیل حمایت از سوی نهادهای برگزار کننده است در غیر این صورت ما هنرمندان موسیقی نواحی توان مالی برای برگزاری کنسرت نداریم.
تک نوازی «کفنه زنی (همنوازی مربوط به موسیقی بانوان منطقه شرق خراسان)»، مقام «دلشیدا»، تک نوازی «جَل» توسط یاسمین تنها و چند مقام ترکیبی از اجراهای این گروه بود. عزیز تنها در خصوص بازتاب کنسرتهای آنلاین گفت: قطعاً این نوع برگزاری مخاطب بیشتری خواهد داشت اما چه بهتر بود تبلیغات و اطلاعرسانی بهتر و بیشتری صورت میگرفت. او اوضاع موسیقی در زادگاه خود را چندان رضایتبخش نمیداند بویژه که این یک سال و اندی کرونا موجب تعطیلی آموزشگاههای موسیقی شده و در ادامه افزود: موسیقی نواحی ایران حتی پیش از کرونا هم شرایط خوبی نداشت و در استان پهناوری چون خراسان به آن شکل که باید حمایتی وجود ندارد. همه ما میدانیم موسیقی نواحی بسیار مظلوم واقع شده است و نیاز به پشتیبانی دارد.
آشنایی با فرهنگ و موسیقی ایران در سطح گسترده
حیدر کاکی نوازنده تنبور و دیگر هنرمند شرکت کننده این اجراها بود که روز نخست این برنامه بههمراه همایون کاکی نوازنده کمانچه در تالار رودکی اجرای کنسرت آنلاین داشت. او بر این نظراست اگر ارگانهای دولتی و مراکز فرهنگی از هنرمندان حمایت کنند کنسرتهای آنلاین از استقبال بیشتری برخوردار خواهد بود. این نوازنده تنبور که اردیبهشت ماه 99 نیز در فرهنگسرای ارسباران اجرای آنلاین داشته به «ایران» گفت: اگرچه این کنسرتها میتواند اتفاق خوبی باشد اما هیچگاه جایگزین کنسرتهای موسیقی با حضور مردم نخواهد بود و آن حس و انرژی که از مخاطب دریافت میشود قطعاً در این اجراها متفاوت است. اما حُسن کنسرتهای مجازی این است مخاطب گستردهای را پوشش میدهد و سراسر دنیا میتوانند این برنامهها را تماشا کنند و با فرهنگ، موسیقی و سازهای ما آشنا شوند. خود من نیز بازخوردهای بسیاری خوبی از دوستان و شاگردان قدیمیام در خارج از ایران داشتم.
کاکی علاقهمند به اجرای کنسرت آنلاین است و بهگفته خودش اگر متولیان امر حمایت کنند مشکلی برای اجرای دوباره نخواهد داشت. او درخصوص آشنایی مردم با موسیقی نواحی از طریق همین کنسرتهای آنلاین بیان داشت: موسیقی نواحی به نسبت موسیقی سنتی نفوذ بیشتری در مردم دارد، اگرچه این موسیقی کمتر شنیده شده و با این کنسرتها قطعاً آشنایی مردم بیشتر خواهد شد.
آواز بر اساس مقام شاخوشینی، قطعه مژدگانی، قطعه وه هار(بهار)، قطعه شیرین شمامه و شلیر از جمله کارهایی بود که در این کنسرت اجرا شد. این نوازنده میگوید:کنسرتهای آنلاین نیاز به تبلیغات در سطح گسترده تری دارد تا مخاطب بیشتری جذب کند و در ادامه افزود: موسیقی نواحی حامی و دلسوزی ندارد و متولیان فرهنگی باید به لحاظ مالی و اجاره سالنهای کنسرت هنرمندان را مورد توجه قرار بدهند. شرایط اقتصادی موجب شده اکثریت هنرمندان ما شغل دیگری در کنار حرفه هنری خود داشته باشند و این موضوع تأثیر منفی بر کارشان خواهد گذاشت.
نکته قابل توجه که این هنرمند به آن تأکید دارد آموزش درست و اصولی موسیقی اقوام ایران است. به گفته او این موسیقی به شکلهای مختلف عرضه شده مانند مقامهای ساز تنبور که در شهرهای مختلف ایران بهصورت قطعه آموزش داده میشود اما هنرجویان و مردم با مقامهای اصلی آن آشنا نیستند و قطعاً کنسرتهای آنلاین معرف بهتری در آشنایی مردم با رپرتوارهای این موسیقی اصیل است.
گفتوگو با اشرف بروجردی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
آداب دموکراسی
نیما صابری
4 گام بلندی که باید برداریم تا در مسیر تحقق دموکراسی قرار گیریم: انتخاب مردمی، مشارکت مردمی، نظارت مردمی و عزل و نصب مردمی است. اکنون در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 1400 میتوانیم یک قدم دیگر، خود را به تحقق دموکراسی نزدیکتر کنیم. اینکه مشارکت سیاسی چه نسبتی با دموکراسی دارد و توسعه سیاسی را چقدر محقق می کند موضوع گفت وگوی ما با دکتر اشرف بروجردی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعاتفرهنگی و رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران شد. او که دکترای فقه سیاسی از دانشگاه بیروت لبنان دارد در رابطه با لزوم مشارکت مردم در انتخابات و اهمیت مشارکت سیاسی به نکات قابل تأملی اشاره میکند که در ادامه میخوانید:
خانم دکتر بروجردی، مشارکت سیاسی چه دستاوردهایی میتواند برای یک جامعه داشته باشد؟
اگر آینده بهتری میخواهیم راه دشوار دموکراسی را باید طی کنیم. «دموکراسی» یعنی لحاظ کردن رأی و نظر و خواست و اراده اکثریت مردم. به این اعتبار، بین «دموکراسی» و «مشارکت سیاسی مردم» رابطه معناداری وجود داد. در فرایند دموکراسی نخستین فاکتوری که مردم باید حس و احساس کنند این است که از سوی کارگزاران خود، دیده و شنیده میشوند و رأی و خواست آنان در تصمیمگیریها اثربخش است. این هویتبخشی به جامعه، آنان را در مشارکت سیاسی مصمم می کند؛هم در نگاه حضرت امام خمینی(ره) و هم در قانون اساسی ما تأکید شده است که به خواست و نظر مردم باید توجه شود و آنان باید حرف اول و آخر را بزنند. بنابراین باید بستری فراهم کنیم که نخبگان جامعه، افراد کارآمد و با تجربه بتوانند خود را در معرض محک و ارزیابی جامعه قرار دهند. در چنین شرایطی است که مشارکت مردمی تحقق خواهد یافت و ما را در مسیر دموکراسی قرار خواهد داد.
اینها همه بستر سازیهایی برای ایجاد دموکراسی و مشارکت حداکثری است بنابراین اگر مشارکت حداکثری و مشارکت مردمی را خواستار هستیم نخست باید بسترهای دموکراسی را فراهم کرده باشیم.
چه گامهای اساسی در راه تحقق دموکراسی باید برداشت تا متعاقب آن نمودهای اجتماعیاش همچون «مشارکت حداکثری» برجسته شود؟
بیشک نخستین گام قدرتمند کردن احزاب است. برایند اندیشههای افراد در احزاب میتواند در قالب نماینده آن حزب به جامعه ارائه شود و در معرض قضاوت جامعه قرار گیرد و با رقابت سازنده بین احزاب و رقبای حزبی، مشارکت هم معنا پیدا خواهد کرد.
دومین گام در راه تحقق دموکراسی این است که مردم احساس امنیت کنند تا بدون ترس بتوانند رأی و نظر و انتخابشان را اعلام کنند و مطمئن باشند که با هر رأی و عقیده ای که باشند مورد اعتماد کارگزاران خود قرار می گیرند و نادیده گرفته نمیشوند. این امر میتواند «اعتماد اجتماعی» را در پی داشته باشد و وقتی اعتماد اجتماعی در یک جامعه ارتقا مییابد متقابلا مشارکت سیاسی- اجتماعی هم افزایش خواهد یافت.
شاید بهدلیل همین مقدمات دموکراسی است که باید گفت دموکراسی براحتی بهدست نمیآید. تا این گامهای بلند برداشته نشود، تا این بسترها ساخته نشود؛ دموکراسی برقرار نخواهد شد و در پی آن توقع مشارکت حداکثری داشتن کمی دور از انتظار است.
کشورهایی که اکنون دموکراسی را تجربه میکنند سالها آزمون و خطا را پشتسر گذاشتهاند تا به این حد از برقراری دموکراسی رسیده اند. اما ما در کشورمان با وجود تلاش های بسیار هنوز در آغاز این راه هستیم. هنوز نیاز داریم که نخبگان و روشنفکران و اهالی دانشگاه و عالمان حوزوی ما در این راه روشنگری کنند و شکل گیری احزاب و لزوم آن را متذکر شوند و برای مردم توضیح دهند که چگونه میتوان از اخلال تشکیلات حزبی به تجمیع آراء رسید و دموکراسی را در جامعه محقق کرد.
شاید در راه رسیدن به دموکراسی موانعی وجود داشته باشد اما نمیتوان «کنش سیاسی مؤثر» را موکول به تحقق کامل و همه جانبه دموکراسی کرد؛ به این معنا که تا زمانی که تمام و کمال اصول دموکراسی در جامعه اجرا نشود پس من مشارکت نخواهم کرد! گاهی باید برعکس عمل کرد یعنی باید مشارکت سیاسی مؤثر داشته باشیم تا بتوانیم یک گام به دموکراسی نزدیکتر شویم...
کاملاً درست است. بستگی به رویکرد فرد دارد که چقدر برای خود در تصمیمسازیها نقش قائل است و بخواهد از حق مشارکت خود استفاده کند. ما باید «مشارکت سیاسی» را یک حق برای خود بدانیم نه یک تکلیف. ما حق داریم در عرصه سیاست دخیل باشیم و باید از این حقمان بهره ببریم و در تصمیمگیری ها مشارکت کنیم. قطعاً کنار کشیدن و از این حق خود استفاده نکردن ما را از مسیر دموکراسی دور خواهد کرد.
آیا رابطه معناداری بین «آگاهی سیاسی» و «مشارکت سیاسی» وجود دارد؟ به این معنا که هر چه آگاهی سیاسی در یک جامعه بالاتر رود آیا مشارکت سیاسی هم بیشتر خواهد شد؟
بیشک چنین رابطهای وجود دارد. بهعنوان مثال اگر ما از این آگاهی سیاسی برخوردار باشیم که جایگاهمان را در عرصه بینالملل و در منطقه بدرستی بدانیم و تحلیل درستی از مسائل سیاسی داشته باشیم به همان میزان هم میتوانیم تصمیمات سیاسی درستتری بگیریم. بنابراین رابطه مستقیمی بین «آگاهی سیاسی» و «مشارکت سیاسی» وجود دارد. اگر تحلیل سیاسی درستی نداشته باشیم نمیتوانیم تصمیم گیری درستی برای آینده کشورمان داشته باشیم. اگر ندانیم که اتخاذ چه رویکردی در مسائل فرهنگی یا اقتصادی میتواند جامعه را به صلاح برساند نمیتوانیم مشارکت سازندهای هم داشته باشیم.
البته هم مردم باید خود را در حاکمیت شریک بدانند و هم حاکمیت باید تلاش کند تا مشارکت عامه مردم را در تصمیمگیریها بهدست آورد. تنها در چنین تعامل دو سویهای بین مردم و حاکمیت است که «سرمایه اجتماعی» تقویت خواهد شد و با تقویت سرمایه اجتماعی، مشارکت سیاسی افزایش خواهد یافت.
«اعتماد اجتماعی»، «سرمایه اجتماعی» را افزایش خواهد داد و سرمایه اجتماعی، «مشارکت سیاسی» را بالا خواهد برد. افزایش مشارکت سیاسی گام بلندی در راستای «تحقق دموکراسی» خواهد شد. بنابراین میبینیم که بین دموکراسی و اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه وثیق و زنجیرواری وجود دارد. با ضعف در هر کدام از این مؤلفهها، پازل دموکراسی ناقص خواهد ماند.
اگر بنا باشد در جامعه، دموکراسی محقق شود باید جامعه احساس اطمینان داشته باشد که در تصمیمگیری ها و تصمیمسازیها دخیل و مؤثر است و در نهایت، این تصمیمها در زندگیاش اثربخش و مفید خواهند بود.
اگر خواهان توسعه سیاسی هستیم چقدر باید مصمم در «مشارکت سیاسی» باشیم؟
توسعه سیاسی در «قدرت» تعریف میشود یعنی ما بتوانیم یک نظام یا یک مجموعه را تعریف کنیم که اقتدار لازم را داشته باشد و در این مجموعه هرکس در جایگاه خاص خودش و متناسب با تواناییاش قرار گرفته باشد.
«مشارکت سیاسی» معنای گستردهای را دربر میگیرد. از شرکت در بحث های سیاسی گرفته تا مشارکت در تصمیمگیریها یا حضور در ساختار قدرت و حتی مشارکت در انتخابات را شامل میشود. بنابراین اگر بخواهیم رابطه مشارکت سیاسی با توسعه سیاسی را تبیین کنیم هرچند این دو میتوانند در رابطه با یکدیگر قرار بگیرند اما باید به این نکته توجه داشت که مشارکت سیاسی همیشه نتیجهاش «توسعه سیاسی» نیست و این نکتهای قابلتأمل است.
زمانی مشارکت سیاسی میتواند توسعه سیاسی را به همراه داشته باشد که جامعه احساس کند که با فهم مشترک و درک مشترک از مصالح کشور، تصمیم واحدی اتخاذ میشود. در چنین حالتی است که مشارکت سیاسی میتواند به یک توسعه سیاسی منتهی شود.
آیا مشارکت در انتخابات به این معنا است که ما دیگر نقد و نظری به عملکردها و برنامه ها نداریم؟ یا اینکه میتوان پای صندقهای رأی رفت و در عین حال، منتقد و مطالبهگر هم بود؟
اساساً مشارکت سیاسی معنایش همین است که گفتید؛ یعنی زمانی میتوانیم بگوییم که در مسائل سیاسی کشور مشارکت داریم که رصدگر خوبی برای اتفاقات، عملکردها، تصمیمها و رویکردهای کارگزاران باشیم. البته این رصدگری باید دائمی و مستمر باشد به این معنا که فقط محدود به ایام انتخابات نشود.
مشارکت سیاسی یک روند و پروسه دائمی و مستمر است که باید از سوی جامعه و مردم پیگیری شود. نظارت مردمی تکمیلکننده مشارکت مردمی است و در نظارت، «نقد» و «ارزیابی» حضور پر رنگی دارد. نقد و ارزیابی از عملکرد دولتمردان و سیاستمداران وظیفه یک مشارکتکننده سیاسی فعال و مؤثر است.
شاید مردم نتوانند تک به تک بر اعمال و تصمیمات کارگزارانشان نظارت داشته باشند ولی ورود مردم به احزاب و پیگیری مطالبات و نظارت مردمی از طریق احزاب کاملاً این رصدگری و مطالبهگری مردمی را امکانپذیر میکند. از همین رو است که در رویکرد دموکراسیخواهی شکل گیری احزاب یکی از اصول اساسی است.
حضور احزاب میتواند کمک کند تا مشارکت سیاسی مردم دائمی باشد و محدود به دوران انتخابات نشود؛ علاوه بر اینکه زمینهای را فراهم میکند که مشارکت مردم با آگاهی و علم و دانش باشد و در امور سیاسی و خواستههای مردمی فهم مشترک ایجاد شود.
مراجع فکری در جامعه چقدر میتوانند دایره مشارکت سیاسی را وسعت ببخشند؟
قطعاً این دو ربط و نسبت وثیقی با هم دارند. روشنفکران، نخبگان و مراجع فکری در بالا بردن مشارکت سیاسی نقش غیرقابل انکاری دارند. نخبگان و روشنفکران و اهالی دانشگاه در گذشته از مرجعیت فکری بیشتری برای جامعه برخوردار بودند اما امروزه هر چند این مرجعیت کم شده است و مراجع فکری تکثر یافتهاند اما هنوز هم نقش و سهم آنان در تأثیرگذاری اجتماعی غیرقابل انکار است. البته نقش و تأثیر آنان را نباید محدود به یک دوره خاص و یک برهه خاص کرد بلکه همیشه باید به آنان بها داده شود تا بتوان تأثیرگذاری مطلوب را از آنان توقع داشت.
اما متأسفانه جامعه ما هنوز به این بلوغ سیاسی- اجتماعی نرسیده است که از نخبگان و مراجع فکری و روشنفکران استفاده کند هر چند که در برهه های خاص ما چنین بلوغی را شاهد بودیم.
چه بسترسازی هایی باید انجام گیرد تا در یک کنش سیاسی همه «احساس برنده بودن» داشته باشند؟
تشکیل احزاب، ایجاد رقابت سازنده، استفاده از ظرفیتهای مراجع فکری و روشنفکران، سهیم کردن نخبگان در تصمیم گیری ها، پذیرش نظارت مردمی و... همه اینها به سهم خود بسترهایی را می سازند که همه در عرصه سیاسی اجتماعی «حس برنده بودن» داشته باشند. در واقع با وجود همه اینها، صحنه دموکراسی شکل می گیرد که «مردم» در این صحنه احساس نقشآفرینی خواهند کرد.
چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟ بی تفاوت شدن نسبت به سرنوشت سیاسیمان آیا در این برهه، کنش درستی میتواند باشد؟
شکی در این نیست که دور شدن از صندوق رأی، دموکراسی را محقق نمی کند. من مسأله را همچون دو کفه ترازو میبینم؛ یک کفه ترازو بخشی از جامعه است که احساس می کند رأی و نظر و خواسته و نماینده سیاسی و فکریاش دیده و لحاظ نشده است و کفه دیگر ترازو آن بخش از جامعه است که احساس می کند سهیم شدن در اتفاقات سیاسی حق اش است، تصمیمگیری در آینده سیاسی جامعه حقاش است، نقش داشتن در آینده کشور و ساخت نسل آینده کشور حقاش است؛ بنابراین نباید خود را از انتخابات محروم کند.
من شخصاً فکر میکنم کفه دوم ترازو سنگین تر است و ما را یک قدم به دموکراسی نزدیکتر خواهد کرد؛ حتی اگر نقدهایی در دل داشته باشیم و این وظیفه روشنفکران و نخبگان جامعه است که در این باره روشنگری کنند و مردم را نسبت به اهمیت صندق رأی آگاه نمایند؛ چرا که مشارکت سیاسی و رفتن پای صندوق رأی، نشان از بلوغ سیاسی جامعه دارد و قطعاً قهر با صندوق رأی ما را از مسیر دموکراسی منحرف خواهد کرد.
نیمنگاه
مشارکت سیاسی و رفتن پای صندوق رأی، نشان از بلوغ سیاسی جامعه دارد و قطعاً قهر با صندوق رأی ما را از مسیر دموکراسی منحرف خواهد کرد. ما باید «مشارکت سیاسی» را یک حق برای خود بدانیم نه یک تکلیف. ما حق داریم در عرصه سیاست دخیل باشیم و باید از این حقمان بهره ببریم و در تصمیمگیری ها مشارکت کنیم. قطعاً کنار کشیدن و از این حق خود استفاده نکردن ما را از مسیر دموکراسی دور خواهد کرد.
«اعتماد اجتماعی»، «سرمایه اجتماعی» را افزایش خواهد داد و سرمایه اجتماعی، «مشارکت سیاسی» را بالا خواهد برد. افزایش مشارکت سیاسی گام بلندی در راستای «تحقق دموکراسی» خواهد شد. بنابراین میبینیم که بین دموکراسی و اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه وثیق و زنجیرواری وجود دارد. با ضعف در هرکدام از این مؤلفهها، پازل دموکراسی ناقص خواهد ماند.
4 گام بلندی که باید برداریم تا در مسیر تحقق دموکراسی قرار گیریم: انتخاب مردمی، مشارکت مردمی، نظارت مردمی و عزل و نصب مردمی است. اکنون در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 1400 میتوانیم یک قدم دیگر، خود را به تحقق دموکراسی نزدیکتر کنیم. اینکه مشارکت سیاسی چه نسبتی با دموکراسی دارد و توسعه سیاسی را چقدر محقق می کند موضوع گفت وگوی ما با دکتر اشرف بروجردی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعاتفرهنگی و رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران شد. او که دکترای فقه سیاسی از دانشگاه بیروت لبنان دارد در رابطه با لزوم مشارکت مردم در انتخابات و اهمیت مشارکت سیاسی به نکات قابل تأملی اشاره میکند که در ادامه میخوانید:
خانم دکتر بروجردی، مشارکت سیاسی چه دستاوردهایی میتواند برای یک جامعه داشته باشد؟
اگر آینده بهتری میخواهیم راه دشوار دموکراسی را باید طی کنیم. «دموکراسی» یعنی لحاظ کردن رأی و نظر و خواست و اراده اکثریت مردم. به این اعتبار، بین «دموکراسی» و «مشارکت سیاسی مردم» رابطه معناداری وجود داد. در فرایند دموکراسی نخستین فاکتوری که مردم باید حس و احساس کنند این است که از سوی کارگزاران خود، دیده و شنیده میشوند و رأی و خواست آنان در تصمیمگیریها اثربخش است. این هویتبخشی به جامعه، آنان را در مشارکت سیاسی مصمم می کند؛هم در نگاه حضرت امام خمینی(ره) و هم در قانون اساسی ما تأکید شده است که به خواست و نظر مردم باید توجه شود و آنان باید حرف اول و آخر را بزنند. بنابراین باید بستری فراهم کنیم که نخبگان جامعه، افراد کارآمد و با تجربه بتوانند خود را در معرض محک و ارزیابی جامعه قرار دهند. در چنین شرایطی است که مشارکت مردمی تحقق خواهد یافت و ما را در مسیر دموکراسی قرار خواهد داد.
اینها همه بستر سازیهایی برای ایجاد دموکراسی و مشارکت حداکثری است بنابراین اگر مشارکت حداکثری و مشارکت مردمی را خواستار هستیم نخست باید بسترهای دموکراسی را فراهم کرده باشیم.
چه گامهای اساسی در راه تحقق دموکراسی باید برداشت تا متعاقب آن نمودهای اجتماعیاش همچون «مشارکت حداکثری» برجسته شود؟
بیشک نخستین گام قدرتمند کردن احزاب است. برایند اندیشههای افراد در احزاب میتواند در قالب نماینده آن حزب به جامعه ارائه شود و در معرض قضاوت جامعه قرار گیرد و با رقابت سازنده بین احزاب و رقبای حزبی، مشارکت هم معنا پیدا خواهد کرد.
دومین گام در راه تحقق دموکراسی این است که مردم احساس امنیت کنند تا بدون ترس بتوانند رأی و نظر و انتخابشان را اعلام کنند و مطمئن باشند که با هر رأی و عقیده ای که باشند مورد اعتماد کارگزاران خود قرار می گیرند و نادیده گرفته نمیشوند. این امر میتواند «اعتماد اجتماعی» را در پی داشته باشد و وقتی اعتماد اجتماعی در یک جامعه ارتقا مییابد متقابلا مشارکت سیاسی- اجتماعی هم افزایش خواهد یافت.
شاید بهدلیل همین مقدمات دموکراسی است که باید گفت دموکراسی براحتی بهدست نمیآید. تا این گامهای بلند برداشته نشود، تا این بسترها ساخته نشود؛ دموکراسی برقرار نخواهد شد و در پی آن توقع مشارکت حداکثری داشتن کمی دور از انتظار است.
کشورهایی که اکنون دموکراسی را تجربه میکنند سالها آزمون و خطا را پشتسر گذاشتهاند تا به این حد از برقراری دموکراسی رسیده اند. اما ما در کشورمان با وجود تلاش های بسیار هنوز در آغاز این راه هستیم. هنوز نیاز داریم که نخبگان و روشنفکران و اهالی دانشگاه و عالمان حوزوی ما در این راه روشنگری کنند و شکل گیری احزاب و لزوم آن را متذکر شوند و برای مردم توضیح دهند که چگونه میتوان از اخلال تشکیلات حزبی به تجمیع آراء رسید و دموکراسی را در جامعه محقق کرد.
شاید در راه رسیدن به دموکراسی موانعی وجود داشته باشد اما نمیتوان «کنش سیاسی مؤثر» را موکول به تحقق کامل و همه جانبه دموکراسی کرد؛ به این معنا که تا زمانی که تمام و کمال اصول دموکراسی در جامعه اجرا نشود پس من مشارکت نخواهم کرد! گاهی باید برعکس عمل کرد یعنی باید مشارکت سیاسی مؤثر داشته باشیم تا بتوانیم یک گام به دموکراسی نزدیکتر شویم...
کاملاً درست است. بستگی به رویکرد فرد دارد که چقدر برای خود در تصمیمسازیها نقش قائل است و بخواهد از حق مشارکت خود استفاده کند. ما باید «مشارکت سیاسی» را یک حق برای خود بدانیم نه یک تکلیف. ما حق داریم در عرصه سیاست دخیل باشیم و باید از این حقمان بهره ببریم و در تصمیمگیری ها مشارکت کنیم. قطعاً کنار کشیدن و از این حق خود استفاده نکردن ما را از مسیر دموکراسی دور خواهد کرد.
آیا رابطه معناداری بین «آگاهی سیاسی» و «مشارکت سیاسی» وجود دارد؟ به این معنا که هر چه آگاهی سیاسی در یک جامعه بالاتر رود آیا مشارکت سیاسی هم بیشتر خواهد شد؟
بیشک چنین رابطهای وجود دارد. بهعنوان مثال اگر ما از این آگاهی سیاسی برخوردار باشیم که جایگاهمان را در عرصه بینالملل و در منطقه بدرستی بدانیم و تحلیل درستی از مسائل سیاسی داشته باشیم به همان میزان هم میتوانیم تصمیمات سیاسی درستتری بگیریم. بنابراین رابطه مستقیمی بین «آگاهی سیاسی» و «مشارکت سیاسی» وجود دارد. اگر تحلیل سیاسی درستی نداشته باشیم نمیتوانیم تصمیم گیری درستی برای آینده کشورمان داشته باشیم. اگر ندانیم که اتخاذ چه رویکردی در مسائل فرهنگی یا اقتصادی میتواند جامعه را به صلاح برساند نمیتوانیم مشارکت سازندهای هم داشته باشیم.
البته هم مردم باید خود را در حاکمیت شریک بدانند و هم حاکمیت باید تلاش کند تا مشارکت عامه مردم را در تصمیمگیریها بهدست آورد. تنها در چنین تعامل دو سویهای بین مردم و حاکمیت است که «سرمایه اجتماعی» تقویت خواهد شد و با تقویت سرمایه اجتماعی، مشارکت سیاسی افزایش خواهد یافت.
«اعتماد اجتماعی»، «سرمایه اجتماعی» را افزایش خواهد داد و سرمایه اجتماعی، «مشارکت سیاسی» را بالا خواهد برد. افزایش مشارکت سیاسی گام بلندی در راستای «تحقق دموکراسی» خواهد شد. بنابراین میبینیم که بین دموکراسی و اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه وثیق و زنجیرواری وجود دارد. با ضعف در هر کدام از این مؤلفهها، پازل دموکراسی ناقص خواهد ماند.
اگر بنا باشد در جامعه، دموکراسی محقق شود باید جامعه احساس اطمینان داشته باشد که در تصمیمگیری ها و تصمیمسازیها دخیل و مؤثر است و در نهایت، این تصمیمها در زندگیاش اثربخش و مفید خواهند بود.
اگر خواهان توسعه سیاسی هستیم چقدر باید مصمم در «مشارکت سیاسی» باشیم؟
توسعه سیاسی در «قدرت» تعریف میشود یعنی ما بتوانیم یک نظام یا یک مجموعه را تعریف کنیم که اقتدار لازم را داشته باشد و در این مجموعه هرکس در جایگاه خاص خودش و متناسب با تواناییاش قرار گرفته باشد.
«مشارکت سیاسی» معنای گستردهای را دربر میگیرد. از شرکت در بحث های سیاسی گرفته تا مشارکت در تصمیمگیریها یا حضور در ساختار قدرت و حتی مشارکت در انتخابات را شامل میشود. بنابراین اگر بخواهیم رابطه مشارکت سیاسی با توسعه سیاسی را تبیین کنیم هرچند این دو میتوانند در رابطه با یکدیگر قرار بگیرند اما باید به این نکته توجه داشت که مشارکت سیاسی همیشه نتیجهاش «توسعه سیاسی» نیست و این نکتهای قابلتأمل است.
زمانی مشارکت سیاسی میتواند توسعه سیاسی را به همراه داشته باشد که جامعه احساس کند که با فهم مشترک و درک مشترک از مصالح کشور، تصمیم واحدی اتخاذ میشود. در چنین حالتی است که مشارکت سیاسی میتواند به یک توسعه سیاسی منتهی شود.
آیا مشارکت در انتخابات به این معنا است که ما دیگر نقد و نظری به عملکردها و برنامه ها نداریم؟ یا اینکه میتوان پای صندقهای رأی رفت و در عین حال، منتقد و مطالبهگر هم بود؟
اساساً مشارکت سیاسی معنایش همین است که گفتید؛ یعنی زمانی میتوانیم بگوییم که در مسائل سیاسی کشور مشارکت داریم که رصدگر خوبی برای اتفاقات، عملکردها، تصمیمها و رویکردهای کارگزاران باشیم. البته این رصدگری باید دائمی و مستمر باشد به این معنا که فقط محدود به ایام انتخابات نشود.
مشارکت سیاسی یک روند و پروسه دائمی و مستمر است که باید از سوی جامعه و مردم پیگیری شود. نظارت مردمی تکمیلکننده مشارکت مردمی است و در نظارت، «نقد» و «ارزیابی» حضور پر رنگی دارد. نقد و ارزیابی از عملکرد دولتمردان و سیاستمداران وظیفه یک مشارکتکننده سیاسی فعال و مؤثر است.
شاید مردم نتوانند تک به تک بر اعمال و تصمیمات کارگزارانشان نظارت داشته باشند ولی ورود مردم به احزاب و پیگیری مطالبات و نظارت مردمی از طریق احزاب کاملاً این رصدگری و مطالبهگری مردمی را امکانپذیر میکند. از همین رو است که در رویکرد دموکراسیخواهی شکل گیری احزاب یکی از اصول اساسی است.
حضور احزاب میتواند کمک کند تا مشارکت سیاسی مردم دائمی باشد و محدود به دوران انتخابات نشود؛ علاوه بر اینکه زمینهای را فراهم میکند که مشارکت مردم با آگاهی و علم و دانش باشد و در امور سیاسی و خواستههای مردمی فهم مشترک ایجاد شود.
مراجع فکری در جامعه چقدر میتوانند دایره مشارکت سیاسی را وسعت ببخشند؟
قطعاً این دو ربط و نسبت وثیقی با هم دارند. روشنفکران، نخبگان و مراجع فکری در بالا بردن مشارکت سیاسی نقش غیرقابل انکاری دارند. نخبگان و روشنفکران و اهالی دانشگاه در گذشته از مرجعیت فکری بیشتری برای جامعه برخوردار بودند اما امروزه هر چند این مرجعیت کم شده است و مراجع فکری تکثر یافتهاند اما هنوز هم نقش و سهم آنان در تأثیرگذاری اجتماعی غیرقابل انکار است. البته نقش و تأثیر آنان را نباید محدود به یک دوره خاص و یک برهه خاص کرد بلکه همیشه باید به آنان بها داده شود تا بتوان تأثیرگذاری مطلوب را از آنان توقع داشت.
اما متأسفانه جامعه ما هنوز به این بلوغ سیاسی- اجتماعی نرسیده است که از نخبگان و مراجع فکری و روشنفکران استفاده کند هر چند که در برهه های خاص ما چنین بلوغی را شاهد بودیم.
چه بسترسازی هایی باید انجام گیرد تا در یک کنش سیاسی همه «احساس برنده بودن» داشته باشند؟
تشکیل احزاب، ایجاد رقابت سازنده، استفاده از ظرفیتهای مراجع فکری و روشنفکران، سهیم کردن نخبگان در تصمیم گیری ها، پذیرش نظارت مردمی و... همه اینها به سهم خود بسترهایی را می سازند که همه در عرصه سیاسی اجتماعی «حس برنده بودن» داشته باشند. در واقع با وجود همه اینها، صحنه دموکراسی شکل می گیرد که «مردم» در این صحنه احساس نقشآفرینی خواهند کرد.
چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟ بی تفاوت شدن نسبت به سرنوشت سیاسیمان آیا در این برهه، کنش درستی میتواند باشد؟
شکی در این نیست که دور شدن از صندوق رأی، دموکراسی را محقق نمی کند. من مسأله را همچون دو کفه ترازو میبینم؛ یک کفه ترازو بخشی از جامعه است که احساس می کند رأی و نظر و خواسته و نماینده سیاسی و فکریاش دیده و لحاظ نشده است و کفه دیگر ترازو آن بخش از جامعه است که احساس می کند سهیم شدن در اتفاقات سیاسی حق اش است، تصمیمگیری در آینده سیاسی جامعه حقاش است، نقش داشتن در آینده کشور و ساخت نسل آینده کشور حقاش است؛ بنابراین نباید خود را از انتخابات محروم کند.
من شخصاً فکر میکنم کفه دوم ترازو سنگین تر است و ما را یک قدم به دموکراسی نزدیکتر خواهد کرد؛ حتی اگر نقدهایی در دل داشته باشیم و این وظیفه روشنفکران و نخبگان جامعه است که در این باره روشنگری کنند و مردم را نسبت به اهمیت صندق رأی آگاه نمایند؛ چرا که مشارکت سیاسی و رفتن پای صندوق رأی، نشان از بلوغ سیاسی جامعه دارد و قطعاً قهر با صندوق رأی ما را از مسیر دموکراسی منحرف خواهد کرد.
نیمنگاه
مشارکت سیاسی و رفتن پای صندوق رأی، نشان از بلوغ سیاسی جامعه دارد و قطعاً قهر با صندوق رأی ما را از مسیر دموکراسی منحرف خواهد کرد. ما باید «مشارکت سیاسی» را یک حق برای خود بدانیم نه یک تکلیف. ما حق داریم در عرصه سیاست دخیل باشیم و باید از این حقمان بهره ببریم و در تصمیمگیری ها مشارکت کنیم. قطعاً کنار کشیدن و از این حق خود استفاده نکردن ما را از مسیر دموکراسی دور خواهد کرد.
«اعتماد اجتماعی»، «سرمایه اجتماعی» را افزایش خواهد داد و سرمایه اجتماعی، «مشارکت سیاسی» را بالا خواهد برد. افزایش مشارکت سیاسی گام بلندی در راستای «تحقق دموکراسی» خواهد شد. بنابراین میبینیم که بین دموکراسی و اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه وثیق و زنجیرواری وجود دارد. با ضعف در هرکدام از این مؤلفهها، پازل دموکراسی ناقص خواهد ماند.
کارشناسان در گفتوگو با «ایران»:
سند «صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی» نیاز به ضمانت اجرایی دارد
سوسن صادقی
خبرنگار
سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی بعد از 5 سال که از مطرح شدن و تدوین پیشنویس آن گذشته، سرانجام در شورای عالی فضای مجازی به تصویب رسید. درباره کلیات این سند با «محمدحسین سیاح طاهری» یکی از اعضای تیم تهیه کننده آن گفت و گو کردیم و نظر دو تن از کارشناسان حوزه محتوای کودک و نوجوان را درباره این سند جویا شدیم.
تصویب بعد از 5 سال
محمدحسین سیاح طاهری عضو تیم تهیه کننده سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی درباره این سند گفت: پیشنویس این سند در سالهای 95 و 96 تدوین شد و به تصویب کمیسیون ارتقای محتوا در مرکز ملی فضای مجازی هم رسید. سال گذشته نیز این سند به علت تغییراتی که در فضای مجازی ایجاد شده بود، بازنگری و به روزرسانی شد و در نوبت طرح شدن در شورای عالی فضای مجازی قرار داشت که سرانجام به تصویب رسید. سیاح طاهری درباره ضرورت تدوین سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی نیز گفت: همه میدانیم که کودکان و نوجوانان از آسیبهای فضای مجازی در امان نیستند و آنها را مخاطراتی تهدید میکند. با این سند بهدنبال این هستیم تا با اجرایی کردن آن آسیبهای کودکان و نوجوانان را در فضای مجازی به حداقل برسانیم.
وی با بیان اینکه در این سند چند سیاست کلان در نظر گرفته شده، افزود: باید کودکان و نوجوانان را با آسیبهایی که در فضای مجازی وجود دارد، آگاه کرده و از سوی دیگر باید امکان بهرهمندی از فرصتهای بسیاری را که این فضا برای آنها دارد، فراهم کنیم. طبق این سند، اولیا و مربیان برای ایفای نقش محوری خانواده در هدایت و حمایت از فرزندان در فضای مجازی باید توانمندسازی شوند. از سوی دیگر ردهبندی محتوا و خدمات متناسب با سن و جنس و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و تفاوتهای اقلیمی از جمله مواردی است که در این سند به آن پرداخته شده است.
این کارشناس در ادامه گفت: تشویق و ساماندهی بخش غیردولتی برای ارائه محتوای سالم، مفید و ایمن برای کودکان و نوجوانان، مقابله قضایی و تشدید مقابله با مجرمان و بزهکار و کسانی که امنیت آنها را تهدید میکنند، ارتقای سواد رسانهای اقشار مختلف برای بهرهگیری بهتر از فضای مجازی، مراقبت روانی از کسانی که دچار آسیب شدهاند یا افرادی که در معرض خطر هستند و توصیه همکاری بین المللی از دیگر سیاستهای کلان این سند است.
سیاح طاهری افزود: برای اجرای بهتر سند، بین دستگاهها تقسیم کار وجود دارد و تلاش شده تا برای هر ماده از این سند، یک دستگاه اصلی و مجری دیده شود و بقیه دستگاهها همکار باشند تا متولی بتواند با ارزیابی اقدامهای انجام شده، عملکرد دستگاه را پیگیری کند. وی در ادامه به فراهم کردن فضای مستقل از اینترنت بین الملل برای کودکان و نوجوانان هم اشاره کرد و گفت: این محیط که جدا از فضای عمومی اینترنت بینالملل است باید دارای همه امکانات برخط و شبکهای مورد نیاز کودک و نوجوان (مانند گیم، سامانههای آموزشی، پیام رسانها، ایمیل و...) بر اساس سن، جنس و پایه تحصیلی باشد تا خانوادههایی که از ورود فرزندانشان به اینترنت بین الملل نگران هستند بتوانند فرزندان خود را به صورت داوطلبانه به این فضا هدایت کنند.
یک سند ضروری
علی محمدپور رئیس انجمن ناشران دیجیتالی کودکان و نوجوانان معتقد است سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی یکی از ضروریات بود که بالاخره تصویب شد و جای خالی این سندبالادستی احساس میشد.
محمدپور گفت: کشورهای دنیا مانند اتحادیه اروپا نه تنها سالهاست چنین سندی را برای صیانت از کودکان و نوجوانان خود در فضای مجازی تدوین و اجرا کردهاند، بلکه با تغییرات فناوری و تکنولوژی به روزرسانی هم میشود تا کودکان و نوجوانان در فضای امنی حضور داشته باشند. وی با بیان اینکه چند سال از تدوین پیشنویس این سند میگذرد و در این مدت فناوری و فضای مجازی تغییرات بسیاری کرده، گفت: به عنوان فعال حوزه کودک که در جلسات تهیه پیشنویس این سند حضور داشتم، به نظرم بخشهای زیادی از آن دیگر کارکردی نخواهد داشت، امیدوارم به روزرسانیها در سند لحاظ شده باشد و مهمتر اینکه حتی بعد از اجرا هم باید هرسال به روزرسانی این سند در دستور کار قرار گیرد. این فعال حوزه کودک در فضای مجازی یکی از نکات مثبت این سند را تقسیم کار بین دستگاههای اجرایی عنوان کرد و افزود: این سند بیشتر مسئولیت و تکالیف دستگاههای حاکمیتی در زمینه صیانت از کودک و نوجوان در فضای مجازی را مشخص کرده چون تاکنون دستگاهها مسئولیتپذیری نداشتند. معمولاً بخشهای مختلف حاکمیتی دور یک میز نمینشینند و تعامل نمیکنند. امیدوارم برای دور میز نشستن و تعامل سریعتر به نتیجه برسند و آن را بسرعت اجرایی کنند در غیر این صورت این سند هم معطل مانده و اجرایی نمیشود.
وی افزود: در سند صیانت از کودکان و نوجوانان به حضور فعالان غیردولتی هم اشاره شده. به هرحال بخش خصوصی توان تولید محتوا را دارد چون بخش خصوصی نیاز بازار و کاربر را میشناسد و اگر در این حوزه ورود کند بهتر میتواند نیازهای کاربران این رده سنی را پوشش دهد. فقط کافی است دستگاههای بالادستی نیازها را اعلام کنند تا بخش خصوصی محتواهای موردنیاز این قشر را تولید کند. به گفته محمدپور، ایجاد پلتفرمها و تولید محتوا برای این رده سنی از سوی بخش خصوصی صورت میگیرد و این بخش میتواند بازار ایجاد کند البته نباید قواعد دست و پاگیری تعیین کنند، باید از این بخش حمایتهای مالی و زیرساختی کنند تا توانمند شود و بتواند در اجرای سند کمک کننده باشد.
وی اجرای سند را در وجود ضمانت اجرایی قوی عنوان کرد و گفت: اجرا شدن سند نه تنها نیاز به بودجه دارد، بلکه نیازمند ضمانت اجرایی است .من در پیشنویس سند، ضمانت اجرایی ندیدم درصورتی که برای اجرایی شدن از سوی دستگاهها نیاز به ضمانت اجرایی هست و امیدوارم در سند نهایی بحث ضمانت اجرایی دیده شده باشد. این فعال حوزه کودک و نوجوان معتقد است باید چالشهای بازار مانند بحث ابزار پرداخت حوزه کودک هم حل شود چون تا این چالشها رفع نشود اجازه شکلگیری بازار را نمیدهد و تا بازار شکل نگیرد نمیتوان قاعدهای برای آن طراحی کرد از اینرو امیدوارم زیرساختهای شکلگیری بازار حوزه کودک و نوجوان شکل بگیرد.
وی در ادامه گفت: در این سند به ردهبندی محتوا بر اساس سن و جنس اشاره شده که تاکنون از سوی پلتفرمها اجرایی شده ولی بهدلیل هزینه بر بودن به نظر نمیرسد هر شرکتی بتواند این کار را اجرایی کند از اینرو بهتر است چند شرکت آن را اجرایی کرده و به دیگر شرکتها هم ارائه دهند.
سندی با فراخور نیاز کودک و نوجوان
مسعود نظری منش فعال حوزه نشر دیجیتالی کودک و نوجوان هم معتقد است سند صیانت از کودکان و نوجوانان سندی ضروری است و جای خالی آن بشدت احساس میشد و حتی باید خیلی زودتر از اینها چنین سندی به تصویب رسیده و اجرایی میشد. نظری منش نیز با بیان اینکه در تهیه پیشنویس این سند حضور داشتم ولی هنوز نمیدانم چقدر تغییر کرده گفت: این سند با تلاش خوب و به فراخور نیازها، دستهبندی آنها و در نهایت کانالیزه کردن و همراستا کردن با سیاستهای کشور تدوین شده است.
وی با اشاره به اینکه این سند دغدغه فعالان حوزه تولید محتوا هم بود، افزود: معمولاً اسناد بعد از تدوین و تصویب بدرستی اجرا نمیشوند ولی امیدوارم این سند با ابلاغ از سوی شورای عالی فضای مجازی به دستگاههای ذیربط آن بسرعت و بدرستی اجرایی شود. این فعال حوزه کودک و نوجوان با بیان اینکه در این سند به بخش خصوصی توجه شده، گفت: گنجاندن این بخش در سند بسیار عالی است چون بخش خصوصی است که کف بازار بوده و با کاربران در ارتباط است. دغدغه کاربر را درک کرده و به بالاتریها انتقال میدهد. وی افزود: تاکنون سازمانهای دولتی مأموریتهای ترویجی خود را با بودجههای سنگین انجام دادند ولی جامعه آن را حس نکرد چون کودک و نوجوان محتوای دستوری مصرف نمیکنند و نتیجه آن، این شد که کودک و نوجوان ایرانی محتوای خارجی مصرف میکنند ولی با سپردن تولید محتوا به بخش خصوصی میتوان به سمت مصرف محتوای داخلی حرکت کرد.
نظری منش در ادامه گفت: در این سند جای پرداخت و مالکیت معنوی خالی بود. امیدوارم در سند نهایی به این موضوعات پرداخته باشند. باید محتوای داخلی هم مالکیت معنوی شود از سوی دیگر مصرف کننده کودک و نوجوان ما بهدنبال محتوای رایگان هستند بنابراین اگر محتوای ترویجی ما پولی باشد، کودک و نوجوان کماکان محتوای رایگان خارجی را به محتوای پولی داخلی ترجیح میدهند. از آنجایی که کودک و نوجوان هم محتوای دستوری مصرف نمیکنند بنابراین باید از تولیدکننده محتوای داخلی حمایت کرد و می توان با کیف پول الکترونیکی به محتوای ایرانی یارانه دارد.
خبرنگار
سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی بعد از 5 سال که از مطرح شدن و تدوین پیشنویس آن گذشته، سرانجام در شورای عالی فضای مجازی به تصویب رسید. درباره کلیات این سند با «محمدحسین سیاح طاهری» یکی از اعضای تیم تهیه کننده آن گفت و گو کردیم و نظر دو تن از کارشناسان حوزه محتوای کودک و نوجوان را درباره این سند جویا شدیم.
تصویب بعد از 5 سال
محمدحسین سیاح طاهری عضو تیم تهیه کننده سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی درباره این سند گفت: پیشنویس این سند در سالهای 95 و 96 تدوین شد و به تصویب کمیسیون ارتقای محتوا در مرکز ملی فضای مجازی هم رسید. سال گذشته نیز این سند به علت تغییراتی که در فضای مجازی ایجاد شده بود، بازنگری و به روزرسانی شد و در نوبت طرح شدن در شورای عالی فضای مجازی قرار داشت که سرانجام به تصویب رسید. سیاح طاهری درباره ضرورت تدوین سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی نیز گفت: همه میدانیم که کودکان و نوجوانان از آسیبهای فضای مجازی در امان نیستند و آنها را مخاطراتی تهدید میکند. با این سند بهدنبال این هستیم تا با اجرایی کردن آن آسیبهای کودکان و نوجوانان را در فضای مجازی به حداقل برسانیم.
وی با بیان اینکه در این سند چند سیاست کلان در نظر گرفته شده، افزود: باید کودکان و نوجوانان را با آسیبهایی که در فضای مجازی وجود دارد، آگاه کرده و از سوی دیگر باید امکان بهرهمندی از فرصتهای بسیاری را که این فضا برای آنها دارد، فراهم کنیم. طبق این سند، اولیا و مربیان برای ایفای نقش محوری خانواده در هدایت و حمایت از فرزندان در فضای مجازی باید توانمندسازی شوند. از سوی دیگر ردهبندی محتوا و خدمات متناسب با سن و جنس و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و تفاوتهای اقلیمی از جمله مواردی است که در این سند به آن پرداخته شده است.
این کارشناس در ادامه گفت: تشویق و ساماندهی بخش غیردولتی برای ارائه محتوای سالم، مفید و ایمن برای کودکان و نوجوانان، مقابله قضایی و تشدید مقابله با مجرمان و بزهکار و کسانی که امنیت آنها را تهدید میکنند، ارتقای سواد رسانهای اقشار مختلف برای بهرهگیری بهتر از فضای مجازی، مراقبت روانی از کسانی که دچار آسیب شدهاند یا افرادی که در معرض خطر هستند و توصیه همکاری بین المللی از دیگر سیاستهای کلان این سند است.
سیاح طاهری افزود: برای اجرای بهتر سند، بین دستگاهها تقسیم کار وجود دارد و تلاش شده تا برای هر ماده از این سند، یک دستگاه اصلی و مجری دیده شود و بقیه دستگاهها همکار باشند تا متولی بتواند با ارزیابی اقدامهای انجام شده، عملکرد دستگاه را پیگیری کند. وی در ادامه به فراهم کردن فضای مستقل از اینترنت بین الملل برای کودکان و نوجوانان هم اشاره کرد و گفت: این محیط که جدا از فضای عمومی اینترنت بینالملل است باید دارای همه امکانات برخط و شبکهای مورد نیاز کودک و نوجوان (مانند گیم، سامانههای آموزشی، پیام رسانها، ایمیل و...) بر اساس سن، جنس و پایه تحصیلی باشد تا خانوادههایی که از ورود فرزندانشان به اینترنت بین الملل نگران هستند بتوانند فرزندان خود را به صورت داوطلبانه به این فضا هدایت کنند.
یک سند ضروری
علی محمدپور رئیس انجمن ناشران دیجیتالی کودکان و نوجوانان معتقد است سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی یکی از ضروریات بود که بالاخره تصویب شد و جای خالی این سندبالادستی احساس میشد.
محمدپور گفت: کشورهای دنیا مانند اتحادیه اروپا نه تنها سالهاست چنین سندی را برای صیانت از کودکان و نوجوانان خود در فضای مجازی تدوین و اجرا کردهاند، بلکه با تغییرات فناوری و تکنولوژی به روزرسانی هم میشود تا کودکان و نوجوانان در فضای امنی حضور داشته باشند. وی با بیان اینکه چند سال از تدوین پیشنویس این سند میگذرد و در این مدت فناوری و فضای مجازی تغییرات بسیاری کرده، گفت: به عنوان فعال حوزه کودک که در جلسات تهیه پیشنویس این سند حضور داشتم، به نظرم بخشهای زیادی از آن دیگر کارکردی نخواهد داشت، امیدوارم به روزرسانیها در سند لحاظ شده باشد و مهمتر اینکه حتی بعد از اجرا هم باید هرسال به روزرسانی این سند در دستور کار قرار گیرد. این فعال حوزه کودک در فضای مجازی یکی از نکات مثبت این سند را تقسیم کار بین دستگاههای اجرایی عنوان کرد و افزود: این سند بیشتر مسئولیت و تکالیف دستگاههای حاکمیتی در زمینه صیانت از کودک و نوجوان در فضای مجازی را مشخص کرده چون تاکنون دستگاهها مسئولیتپذیری نداشتند. معمولاً بخشهای مختلف حاکمیتی دور یک میز نمینشینند و تعامل نمیکنند. امیدوارم برای دور میز نشستن و تعامل سریعتر به نتیجه برسند و آن را بسرعت اجرایی کنند در غیر این صورت این سند هم معطل مانده و اجرایی نمیشود.
وی افزود: در سند صیانت از کودکان و نوجوانان به حضور فعالان غیردولتی هم اشاره شده. به هرحال بخش خصوصی توان تولید محتوا را دارد چون بخش خصوصی نیاز بازار و کاربر را میشناسد و اگر در این حوزه ورود کند بهتر میتواند نیازهای کاربران این رده سنی را پوشش دهد. فقط کافی است دستگاههای بالادستی نیازها را اعلام کنند تا بخش خصوصی محتواهای موردنیاز این قشر را تولید کند. به گفته محمدپور، ایجاد پلتفرمها و تولید محتوا برای این رده سنی از سوی بخش خصوصی صورت میگیرد و این بخش میتواند بازار ایجاد کند البته نباید قواعد دست و پاگیری تعیین کنند، باید از این بخش حمایتهای مالی و زیرساختی کنند تا توانمند شود و بتواند در اجرای سند کمک کننده باشد.
وی اجرای سند را در وجود ضمانت اجرایی قوی عنوان کرد و گفت: اجرا شدن سند نه تنها نیاز به بودجه دارد، بلکه نیازمند ضمانت اجرایی است .من در پیشنویس سند، ضمانت اجرایی ندیدم درصورتی که برای اجرایی شدن از سوی دستگاهها نیاز به ضمانت اجرایی هست و امیدوارم در سند نهایی بحث ضمانت اجرایی دیده شده باشد. این فعال حوزه کودک و نوجوان معتقد است باید چالشهای بازار مانند بحث ابزار پرداخت حوزه کودک هم حل شود چون تا این چالشها رفع نشود اجازه شکلگیری بازار را نمیدهد و تا بازار شکل نگیرد نمیتوان قاعدهای برای آن طراحی کرد از اینرو امیدوارم زیرساختهای شکلگیری بازار حوزه کودک و نوجوان شکل بگیرد.
وی در ادامه گفت: در این سند به ردهبندی محتوا بر اساس سن و جنس اشاره شده که تاکنون از سوی پلتفرمها اجرایی شده ولی بهدلیل هزینه بر بودن به نظر نمیرسد هر شرکتی بتواند این کار را اجرایی کند از اینرو بهتر است چند شرکت آن را اجرایی کرده و به دیگر شرکتها هم ارائه دهند.
سندی با فراخور نیاز کودک و نوجوان
مسعود نظری منش فعال حوزه نشر دیجیتالی کودک و نوجوان هم معتقد است سند صیانت از کودکان و نوجوانان سندی ضروری است و جای خالی آن بشدت احساس میشد و حتی باید خیلی زودتر از اینها چنین سندی به تصویب رسیده و اجرایی میشد. نظری منش نیز با بیان اینکه در تهیه پیشنویس این سند حضور داشتم ولی هنوز نمیدانم چقدر تغییر کرده گفت: این سند با تلاش خوب و به فراخور نیازها، دستهبندی آنها و در نهایت کانالیزه کردن و همراستا کردن با سیاستهای کشور تدوین شده است.
وی با اشاره به اینکه این سند دغدغه فعالان حوزه تولید محتوا هم بود، افزود: معمولاً اسناد بعد از تدوین و تصویب بدرستی اجرا نمیشوند ولی امیدوارم این سند با ابلاغ از سوی شورای عالی فضای مجازی به دستگاههای ذیربط آن بسرعت و بدرستی اجرایی شود. این فعال حوزه کودک و نوجوان با بیان اینکه در این سند به بخش خصوصی توجه شده، گفت: گنجاندن این بخش در سند بسیار عالی است چون بخش خصوصی است که کف بازار بوده و با کاربران در ارتباط است. دغدغه کاربر را درک کرده و به بالاتریها انتقال میدهد. وی افزود: تاکنون سازمانهای دولتی مأموریتهای ترویجی خود را با بودجههای سنگین انجام دادند ولی جامعه آن را حس نکرد چون کودک و نوجوان محتوای دستوری مصرف نمیکنند و نتیجه آن، این شد که کودک و نوجوان ایرانی محتوای خارجی مصرف میکنند ولی با سپردن تولید محتوا به بخش خصوصی میتوان به سمت مصرف محتوای داخلی حرکت کرد.
نظری منش در ادامه گفت: در این سند جای پرداخت و مالکیت معنوی خالی بود. امیدوارم در سند نهایی به این موضوعات پرداخته باشند. باید محتوای داخلی هم مالکیت معنوی شود از سوی دیگر مصرف کننده کودک و نوجوان ما بهدنبال محتوای رایگان هستند بنابراین اگر محتوای ترویجی ما پولی باشد، کودک و نوجوان کماکان محتوای رایگان خارجی را به محتوای پولی داخلی ترجیح میدهند. از آنجایی که کودک و نوجوان هم محتوای دستوری مصرف نمیکنند بنابراین باید از تولیدکننده محتوای داخلی حمایت کرد و می توان با کیف پول الکترونیکی به محتوای ایرانی یارانه دارد.
گفتوگوی «ایران» با ارسلان کاظمی پس از صعود تیم ملی بسکتبال به کاپ آسیا
بسکتبال مثل فوتبال نیست که عربستان گربهسیاه ما باشد
حامد جیرودی / تیم ملی بسکتبال ایران دوشنبه در دومین دیدار از رقابتهای پنجره سوم انتخابی کاپ آسیا برابر عربستان به میدان رفت و به برتری ۷۰ بر ۶۴ رسید تا به عنوان تیم صدرنشین به کاپ آسیایی ۲۰۲۱ صعود کند. در پایان این مسابقه ارسلان کاظمی همانند دیدار با قطر درخشش خوبی داشت و با 7 امتیاز، 13 ریباند، 2 پاس منجر به گل، 3 توپ ربایی، یک بلاک شات و 22تأثیرگذاری، بهترین و تأثیرگذارترین بازیکن کشورمان بود. کاظمی درخصوص دیدار با عربستان به خبرنگار «ایران» چنین توضیح داد: «بازی با عربستان بازی عجیب و غریبی بود. چون این تیم با روش معمولی که تیمهای بسکتبال بازی میکنند، بازی نمیکرد و این کار ما را سخت کرده بود و برای همین در دقایقی بازی به صورت پایاپای پیش رفت ولی ما سعی کردیم توپهایمان را وارد سبد کنیم و خوشبختانه به پیروزی رسیدیم و به کاپ آسیا صعود کردیم.»
این بسکتبالیست 31 ساله و 2 متر و 3 سانتیمتری درخصوص اینکه خیلیها از پیروزی مقابل عربستان خوشحال شدند، گفت: «بله همین طور است. ما از این موضوع آگاه بودیم که پیروزی بر عربستان برای هواداران مهم است و تمام تلاشمان را هم کردیم که این اتفاق بیفتد. البته بسکتبال مثل فوتبال نیست که مثلاً تیمی مثل عربستان گربه سیاه ما باشد. در بسکتبال هر چند سال تیمهای جدیدی ظهور و سعی میکنند که در این رشته خود را بیشتر مطرح کنند که عربستان هم یکی از آنهاست. یکی دو بازیکن خوب هم داشتند که یکی از آنها در کالج کانادا بازی میکند.»
کاظمی که متولد اصفهان است و در پست فوروارد قدرتی بازی میکند، در این مسابقه هم درخشش خیلی خوبی داشت. او درباره وضعیت خود و امتیازاتی که به دست آورد هم صحبت کرد: «خیلی خوشحالم که در این بازی خوب بودم و توانستم مؤثر باشم. البته در بازی با قطر هم مؤثرترین بازیکن زمین شدم. این وظیفه من است که کارم را درست انجام دهم و امیدوارم در آینده هم بتوانم برای تیم ملی مؤثر باشم.»
این در حالی است که او مدتی از تیم ملی دور بود. با این حال کاظمی که سال گذشته و در نظرسنجی فیبا صاحب بهترین اسلم دانک بسکتبال جهان شد، دوباره از سوی مهران شاهین طبع به تیم ملی دعوت شد و حالا یکی از مردان اصلی تیم ملی است. او درباره بازگشت دوباره خود چنین واکنشی داشت: «من همیشه آماده خدمت به تیم ملی بوده ام و آن موقع هم که نبودم برای موفقیت تیم دعا میکردم. حالا هم خیلی خوشحالم دوباره در تیم ملی حضور دارم و به بچهها کمک میکنم.»
یکی از بازیکنان هم پست کاظمی در تیم ملی، مایک رستمپور است. بازیکن دورگهای که متولد امریکاست ولی به عضویت تیم ملی درآمده. کاظمی که فصل گذشته در شیمیدر قم بازی میکرد، درباره رستمپور که عضو شهرداری گرگان بود، هم چنین حرفهایی را مطرح کرد: «مایک یکی از بازیکنان بسیار خوب تیم ملی است که آدم بیشتر دوست دارد او همتیمش باشد تا مقابلش بازی کند. به خاطر مدل فیزیکیای که بازی میکند. هم او و هم آرون گرامیپور که به تیم ملی اضافه شدهاند و دورگههای تیم ملی هستند، بسیار خوبند و در کنارشان پویان جلالپور هم هست که تازه اضافه شده و امیدوارم کارهایش درست شود. چون او هم خیلی میتواند به تیم ملی کمک کند.»
رقابتهای کاپ آسیا ۲۰۲۱ از روز ۲۵ مردادماه به میزبانی اندونزی آغاز خواهد شد اما پیش از آن تیم ملی باید در المپیک 2020 توکیو به مصاف حریفانی چون امریکا و فرانسه برود و در این میان نقش آسمانخراشهایی مانند حامد حدادی و صمد نیکخواه بهرامی بسیار تأثیرگذار خواهد بود. کاظمی هم یکی از بلندقامتان باتجربه تیم ملی است که در سالهای گذشته در لیگ NBA بازی میکرد. او در سال ۲۰۱۳ به واشینگتن ویزارد پیوست و از این تیم به فیلادلفیا سونی سیکسرز رفت تا دومین ایرانی پس از حدادی باشد که توانسته به لیگ NBA راه پیدا کند. کاظمی درباره اینکه آیا میتوان از تیم ملی انتظار درخشش در المپیک را داشت، گفت: «ما قطعاً بازیهای بسیار سختی را در المپیک در پیش داریم ولی حتماً با این تفکر به میدان میرویم که بهترین بازیهایمان را به نمایش بگذاریم. ما قبلاً مقابل فرانسه در جام جهانی 2014 بازی کردیم و بازی خوبی را انجام دادیم و با اختلاف 3، 2 امتیاز بازی را واگذار کردیم. در همین جام جهانی اخیر هم مقابل اسپانیا بازی خیلی خوبی انجام دادیم. تیم امریکا هم که همه میدانید یکی از بهترین تیمهای بسکتبال دنیاست. در کل امیدوارم در المپیک هم نمایش خوبی داشته باشیم و به برد برسیم.»
بــــرش
تبریک وزیر ورزش و جوانان به تیمملی بسکتبال
مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان با صدور پیامی، پیروزی تیمملی بسکتبال کشورمان مقابل تیم عربستان سعودی و صعود غرورآفرین ملیپوشان به رقابتهای کاپ آسیا را تبریک گفت. بهگزارش پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان، متن این پیام به شرح زیر است: «درخشش بسکتبالیستهای کشورمان در دومین دیدار از رقابتهای پنجره سوم انتخابی کاپ آسیا برابر عربستانسعودی، یکبار دیگر ارزشهای جوانان مستعد ایرانی را در آوردگاهی بزرگ به منصه ظهور رساند. این پیروزی شادیآفرین را که باعث خوشحالی ملت بزرگ ایران شد به عوامل مدیریتی، فنی، بازیکنان سختکوش و خانوادههای محترم آنها و همچنین ملت شریف و پرافتخار کشورمان تبریک میگویم.»
این بسکتبالیست 31 ساله و 2 متر و 3 سانتیمتری درخصوص اینکه خیلیها از پیروزی مقابل عربستان خوشحال شدند، گفت: «بله همین طور است. ما از این موضوع آگاه بودیم که پیروزی بر عربستان برای هواداران مهم است و تمام تلاشمان را هم کردیم که این اتفاق بیفتد. البته بسکتبال مثل فوتبال نیست که مثلاً تیمی مثل عربستان گربه سیاه ما باشد. در بسکتبال هر چند سال تیمهای جدیدی ظهور و سعی میکنند که در این رشته خود را بیشتر مطرح کنند که عربستان هم یکی از آنهاست. یکی دو بازیکن خوب هم داشتند که یکی از آنها در کالج کانادا بازی میکند.»
کاظمی که متولد اصفهان است و در پست فوروارد قدرتی بازی میکند، در این مسابقه هم درخشش خیلی خوبی داشت. او درباره وضعیت خود و امتیازاتی که به دست آورد هم صحبت کرد: «خیلی خوشحالم که در این بازی خوب بودم و توانستم مؤثر باشم. البته در بازی با قطر هم مؤثرترین بازیکن زمین شدم. این وظیفه من است که کارم را درست انجام دهم و امیدوارم در آینده هم بتوانم برای تیم ملی مؤثر باشم.»
این در حالی است که او مدتی از تیم ملی دور بود. با این حال کاظمی که سال گذشته و در نظرسنجی فیبا صاحب بهترین اسلم دانک بسکتبال جهان شد، دوباره از سوی مهران شاهین طبع به تیم ملی دعوت شد و حالا یکی از مردان اصلی تیم ملی است. او درباره بازگشت دوباره خود چنین واکنشی داشت: «من همیشه آماده خدمت به تیم ملی بوده ام و آن موقع هم که نبودم برای موفقیت تیم دعا میکردم. حالا هم خیلی خوشحالم دوباره در تیم ملی حضور دارم و به بچهها کمک میکنم.»
یکی از بازیکنان هم پست کاظمی در تیم ملی، مایک رستمپور است. بازیکن دورگهای که متولد امریکاست ولی به عضویت تیم ملی درآمده. کاظمی که فصل گذشته در شیمیدر قم بازی میکرد، درباره رستمپور که عضو شهرداری گرگان بود، هم چنین حرفهایی را مطرح کرد: «مایک یکی از بازیکنان بسیار خوب تیم ملی است که آدم بیشتر دوست دارد او همتیمش باشد تا مقابلش بازی کند. به خاطر مدل فیزیکیای که بازی میکند. هم او و هم آرون گرامیپور که به تیم ملی اضافه شدهاند و دورگههای تیم ملی هستند، بسیار خوبند و در کنارشان پویان جلالپور هم هست که تازه اضافه شده و امیدوارم کارهایش درست شود. چون او هم خیلی میتواند به تیم ملی کمک کند.»
رقابتهای کاپ آسیا ۲۰۲۱ از روز ۲۵ مردادماه به میزبانی اندونزی آغاز خواهد شد اما پیش از آن تیم ملی باید در المپیک 2020 توکیو به مصاف حریفانی چون امریکا و فرانسه برود و در این میان نقش آسمانخراشهایی مانند حامد حدادی و صمد نیکخواه بهرامی بسیار تأثیرگذار خواهد بود. کاظمی هم یکی از بلندقامتان باتجربه تیم ملی است که در سالهای گذشته در لیگ NBA بازی میکرد. او در سال ۲۰۱۳ به واشینگتن ویزارد پیوست و از این تیم به فیلادلفیا سونی سیکسرز رفت تا دومین ایرانی پس از حدادی باشد که توانسته به لیگ NBA راه پیدا کند. کاظمی درباره اینکه آیا میتوان از تیم ملی انتظار درخشش در المپیک را داشت، گفت: «ما قطعاً بازیهای بسیار سختی را در المپیک در پیش داریم ولی حتماً با این تفکر به میدان میرویم که بهترین بازیهایمان را به نمایش بگذاریم. ما قبلاً مقابل فرانسه در جام جهانی 2014 بازی کردیم و بازی خوبی را انجام دادیم و با اختلاف 3، 2 امتیاز بازی را واگذار کردیم. در همین جام جهانی اخیر هم مقابل اسپانیا بازی خیلی خوبی انجام دادیم. تیم امریکا هم که همه میدانید یکی از بهترین تیمهای بسکتبال دنیاست. در کل امیدوارم در المپیک هم نمایش خوبی داشته باشیم و به برد برسیم.»
بــــرش
تبریک وزیر ورزش و جوانان به تیمملی بسکتبال
مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان با صدور پیامی، پیروزی تیمملی بسکتبال کشورمان مقابل تیم عربستان سعودی و صعود غرورآفرین ملیپوشان به رقابتهای کاپ آسیا را تبریک گفت. بهگزارش پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان، متن این پیام به شرح زیر است: «درخشش بسکتبالیستهای کشورمان در دومین دیدار از رقابتهای پنجره سوم انتخابی کاپ آسیا برابر عربستانسعودی، یکبار دیگر ارزشهای جوانان مستعد ایرانی را در آوردگاهی بزرگ به منصه ظهور رساند. این پیروزی شادیآفرین را که باعث خوشحالی ملت بزرگ ایران شد به عوامل مدیریتی، فنی، بازیکنان سختکوش و خانوادههای محترم آنها و همچنین ملت شریف و پرافتخار کشورمان تبریک میگویم.»
چه باید کرد؟
معصومه ابتکار
معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده
چه باید کرد؟ این سؤالی است که خیلیها این روزها میپرسند. هر لحظه از زندگی ما با انتخابهای زیادی مواجه هستیم و در برابر هر کدام از انتخابها در ذهن ما این سؤال طرح میشود که چه راهی باید انتخاب کنیم و چگونه باید برویم؟
این سؤالها در هر موقعیت و هر زمان برای هر فرد پیش میآید و راه فراری وجود ندارد، اما برخی اوقات با انتخابها و چالشهای بزرگ تری مواجه میشویم که از جمله آن در حال حاضر رخ داده است؛ در شرایطی متفاوت در سپهر سیاسی ایران هستیم. چند دوره انتخابات داریم که حضور مردم در آنها بسیار تعیین کننده بوده است. شاید مهمترین انتخاباتها در سالهای ۷۶ ، ۸۰ ، ۹۲ و ۹۶ رخ داد که مشارکت مردم بسیار بالا بود و جوانان و زنان هم سهم بزرگی در آن انتخابات داشتند.
در سال ۹۶ سهم زنان در انتخاب رئیس جمهوری حتی بیش از مردان بود و از آن زمان تا کنون تردیدهای زیادی برای همه پیش آمده، از طرفی سعی شده القا شود که انتخاب ما انتخاب درستی نبوده است تا جایی که هشتگ «ما پشیمانیم» ۳ ماه پس از انتخابات ۹۶ به راه افتاد و بعد از آن هم وقایع متعددی به وقوع پیوست که هدف ناامیدسازی مردم بود تا به هر شکلی اثبات شود که اشتباه کردهاند.
اخبار نادرست و فیک و تلاش برای مدیریت افکار عمومی از طریق دروغ تأثیرات زیادی در پی داشت. حوادث زیادی هم مانند سیل و زلزله به دولت تحمیل شد، با این همه تورم یک رقمی شده بود و سالانه ۷۰۰ هزار شغل جدید ایجاد شد. برجام امیدهای زیادی را ایجاد کرد و فضای اجتماعی سیاسی خوبی، هرچند با وجود کاستیها ایجاد شد. فرصتهای خوبی برای کشور به وجود آمد تا اینکه با روی کار آمدن ترامپ و خروج از برجام و تحریمهای پی در پی و جنگ اقتصادی که هدف آن هم ناامید کردن مردم بود، کشور دچار مشکلات عدیده شد.
در این شرایط سخت و دشوار اقتصادی برای طبقه متوسط، جوانان و کارگران به مردم القا میشود که در انتخابات مشارکت نکنند، چرا که هدفی وجود ندارد. آنها میخواهند مجموعه حاکمیت را تضعیف کنند و حالت قهر بین مردم و حاکمیت به وجود آید.
واقعاً چه باید کرد؟ این سؤال بسیار مهم است. آیا رأی ندادن و قهر کردن بهترین انتخاب است؟ در دنیا انتخابات متعددی وجود داشته و همگی نشان داده که رأی ندادن برای پیشرفت مردم سالاری، استقرار اخلاق و بهبود شرایط اقتصادی نتیجهای نداشته است. وقتی مردم پای صندوقهای رأی نیامدند، کسانی آمدند و برای مردم تصمیم گرفتند که از بسیاری آرمان هایشان به دور بودند و گاه حتی در جهت مخالف خواستههای مردم حرکت کردند. ما هم در یک دورانی چنین تجربهای داشتهایم.
امروز شاید مردم دلشان میخواست افرادی متفاوت تر در میان کاندیداها باشند ،اما اکنون که حذف شدند آیا نمیشود جست وجو کرد و فردی که حداقل شایستگی را داشته باشد انتخاب کرد؟ فردی که تحصیلکرده و پایبند به ارزشها باشد و برای جوانان در عمل و سیاستها راهگشا باشد. اگر بخواهیم میتوانیم سراغ چنین فردی برویم. یک طرف بحث مناظره است و بحث دیگر این است که فرد در گذشته چه رفتار و اعمال و عملکردی داشته است. سعی کنیم این موارد را جست و جو کنیم.
بلیت قطاری را به نام حق رأی که در ایران نشان داده در برهههایی تأثیرگذار است، از دست ندهیم. همین امر امید را به وجود میآورد. این قطار به هر حال میرود ما میتوانیم جهت آن را انتخاب کنیم. این بلیت لحظه لحظه زندگی ما، خانواده ما و ایران را تعیین میکند.
اگر پای کار بیاییم، حرکت قطار را به سمت روشنایی و امید هدایت کردهایم. کمی فکر کنیم؛ قیمت این برگههای رأی نه تنها به قیمت خون شهداست بلکه به قیمت لحظه لحظه زندگی ۴ سال آینده ایرانیان است. نگذاریم این فرصت براحتی از دست برود و حسرت فرصتی که از دست رفت برای ساختن آیندهای روشن و درخشان ایران بر دلها بماند.
معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده
چه باید کرد؟ این سؤالی است که خیلیها این روزها میپرسند. هر لحظه از زندگی ما با انتخابهای زیادی مواجه هستیم و در برابر هر کدام از انتخابها در ذهن ما این سؤال طرح میشود که چه راهی باید انتخاب کنیم و چگونه باید برویم؟
این سؤالها در هر موقعیت و هر زمان برای هر فرد پیش میآید و راه فراری وجود ندارد، اما برخی اوقات با انتخابها و چالشهای بزرگ تری مواجه میشویم که از جمله آن در حال حاضر رخ داده است؛ در شرایطی متفاوت در سپهر سیاسی ایران هستیم. چند دوره انتخابات داریم که حضور مردم در آنها بسیار تعیین کننده بوده است. شاید مهمترین انتخاباتها در سالهای ۷۶ ، ۸۰ ، ۹۲ و ۹۶ رخ داد که مشارکت مردم بسیار بالا بود و جوانان و زنان هم سهم بزرگی در آن انتخابات داشتند.
در سال ۹۶ سهم زنان در انتخاب رئیس جمهوری حتی بیش از مردان بود و از آن زمان تا کنون تردیدهای زیادی برای همه پیش آمده، از طرفی سعی شده القا شود که انتخاب ما انتخاب درستی نبوده است تا جایی که هشتگ «ما پشیمانیم» ۳ ماه پس از انتخابات ۹۶ به راه افتاد و بعد از آن هم وقایع متعددی به وقوع پیوست که هدف ناامیدسازی مردم بود تا به هر شکلی اثبات شود که اشتباه کردهاند.
اخبار نادرست و فیک و تلاش برای مدیریت افکار عمومی از طریق دروغ تأثیرات زیادی در پی داشت. حوادث زیادی هم مانند سیل و زلزله به دولت تحمیل شد، با این همه تورم یک رقمی شده بود و سالانه ۷۰۰ هزار شغل جدید ایجاد شد. برجام امیدهای زیادی را ایجاد کرد و فضای اجتماعی سیاسی خوبی، هرچند با وجود کاستیها ایجاد شد. فرصتهای خوبی برای کشور به وجود آمد تا اینکه با روی کار آمدن ترامپ و خروج از برجام و تحریمهای پی در پی و جنگ اقتصادی که هدف آن هم ناامید کردن مردم بود، کشور دچار مشکلات عدیده شد.
در این شرایط سخت و دشوار اقتصادی برای طبقه متوسط، جوانان و کارگران به مردم القا میشود که در انتخابات مشارکت نکنند، چرا که هدفی وجود ندارد. آنها میخواهند مجموعه حاکمیت را تضعیف کنند و حالت قهر بین مردم و حاکمیت به وجود آید.
واقعاً چه باید کرد؟ این سؤال بسیار مهم است. آیا رأی ندادن و قهر کردن بهترین انتخاب است؟ در دنیا انتخابات متعددی وجود داشته و همگی نشان داده که رأی ندادن برای پیشرفت مردم سالاری، استقرار اخلاق و بهبود شرایط اقتصادی نتیجهای نداشته است. وقتی مردم پای صندوقهای رأی نیامدند، کسانی آمدند و برای مردم تصمیم گرفتند که از بسیاری آرمان هایشان به دور بودند و گاه حتی در جهت مخالف خواستههای مردم حرکت کردند. ما هم در یک دورانی چنین تجربهای داشتهایم.
امروز شاید مردم دلشان میخواست افرادی متفاوت تر در میان کاندیداها باشند ،اما اکنون که حذف شدند آیا نمیشود جست وجو کرد و فردی که حداقل شایستگی را داشته باشد انتخاب کرد؟ فردی که تحصیلکرده و پایبند به ارزشها باشد و برای جوانان در عمل و سیاستها راهگشا باشد. اگر بخواهیم میتوانیم سراغ چنین فردی برویم. یک طرف بحث مناظره است و بحث دیگر این است که فرد در گذشته چه رفتار و اعمال و عملکردی داشته است. سعی کنیم این موارد را جست و جو کنیم.
بلیت قطاری را به نام حق رأی که در ایران نشان داده در برهههایی تأثیرگذار است، از دست ندهیم. همین امر امید را به وجود میآورد. این قطار به هر حال میرود ما میتوانیم جهت آن را انتخاب کنیم. این بلیت لحظه لحظه زندگی ما، خانواده ما و ایران را تعیین میکند.
اگر پای کار بیاییم، حرکت قطار را به سمت روشنایی و امید هدایت کردهایم. کمی فکر کنیم؛ قیمت این برگههای رأی نه تنها به قیمت خون شهداست بلکه به قیمت لحظه لحظه زندگی ۴ سال آینده ایرانیان است. نگذاریم این فرصت براحتی از دست برود و حسرت فرصتی که از دست رفت برای ساختن آیندهای روشن و درخشان ایران بر دلها بماند.
منتخب مردم باید به دنبال حل مسائل اقتصادی باشد
علی قنبری
استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
انتخابات یک مسأله مهم و اساسی در هر کشوری است که فرد منتخب تمام توان خود را برای حل و فصل مشکلات به کار میگیرد و از امکاناتی که در کشور وجود دارد در راستای بهتر شدن شرایط و مسائل بهره میبرد. برای همین لازم است نامزدها که دغدغه اجرایی دارند در حوزههای تورم، بیکاری، سرمایهگذاری، صادرات، واردات و نرخ رشد اقتصادی برنامه داشته باشند که این بخش برای کاندیدا و در انتخابات به لحاظ تصمیمگیری در اقتصاد بسیار موضوع اساسی است چرا که میتواند به عنوان یک امر قطعی در بهبود وضعیت اقتصادی کشور تأثیر بسزایی داشته باشد. البته این در صورتی است که انتخابات روال منطقی را طی کند.
انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم است و رئیس جمهوری باید طرحها و برنامههای کوتاه مدت و بلندمدت برای کل اقتصاد کشور ارائه دهد. همچنین میتواند بر شاخصهای اقتصادی تأثیر بگذارد چراکه مفاهیمی همچون سرمایهگذاری، بیکاری، درآمد سرانه، رشد اقتصادی و همه شاخصهای اقتصادی از انتخابات ریاست جمهوری تأثیر میپذیرند. منتخب مردم باید به دنبال حل مسائل اقتصادی باشد چون که مسأله مهمی برای ملت است. رئیس جمهوری باید برنامه اقتصادی با دیدگاه اقتصادی داشته باشد. باید تغییرات سازنده را در کشور دنبال کند و راهکارهای سازنده ارائه دهد. همچنین انتخابات ریاست جمهوری به دلیل اهمیت جایگاه رئیس جمهوری در کشور و اهمیت مسائل اقتصادی و اجرایی و توسعه از جایگاه مهمی برخوردار است.
به نظر من شاخصهای اقتصادی مانند بیکاری ، تورم، رشد اقتصادی، ضریب جینی و همه اینها از اهمیت بالایی برخوردار است و کسی که میخواهد رئیس جمهوری شود باید در همه این زمینهها صاحبنظر باشد و بتواند مسائل کشور را در دوره ریاست جمهوریاش هدایت و در راستای توسعه و تحول حرکت کند. من فکر میکنم که کاندیدای ریاست جمهوری باید به دور از وابستگی خاص گروهها و احزاب بتواند از نقطه نظر اقتصادی برنامههای خودش را به شایستگی اعلام کند. قطعاً در این مسیر شورای نگهبان هم نقش سازنده و مهمی میتواند داشته باشد و کاری کند که از همه تشکلها و همه گروهها نمایندهای در انتخابات وجود داشته باشد چون انتخابات رئیس جمهوری برای همه است و فرد منتخب از طرف همه مردم میتواند تمام توانش را در راستای بهبود شرایط کشور از جمله شرایط اقتصادی انجام دهد و تمام توانش را به کار گیرد. چنین فردی قطعاً میتواند تحول بسیار مهمی را در اقتصاد و توسعه کشور ایجاد کند؛ بخصوص اینکه این برنامهریزیها برای آینده اقتصاد بهتر است هدفمند باشد مانند بودجهریزی که برای سطح کوتاه مدت است و برای برنامه میان مدت مانند برنامه توسعه اقتصادی و مهمتر از آن برنامه بلندمدت مانند چشمانداز 20 ساله. در نهایت باید گفت کاندیدا باید بتواند دیدگاهها و برنامههایش را بخوبی برای مردم روشن کند تا مردم نیز به کسی که دارای توانمندی مشخصی است رأی بدهند.
استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
انتخابات یک مسأله مهم و اساسی در هر کشوری است که فرد منتخب تمام توان خود را برای حل و فصل مشکلات به کار میگیرد و از امکاناتی که در کشور وجود دارد در راستای بهتر شدن شرایط و مسائل بهره میبرد. برای همین لازم است نامزدها که دغدغه اجرایی دارند در حوزههای تورم، بیکاری، سرمایهگذاری، صادرات، واردات و نرخ رشد اقتصادی برنامه داشته باشند که این بخش برای کاندیدا و در انتخابات به لحاظ تصمیمگیری در اقتصاد بسیار موضوع اساسی است چرا که میتواند به عنوان یک امر قطعی در بهبود وضعیت اقتصادی کشور تأثیر بسزایی داشته باشد. البته این در صورتی است که انتخابات روال منطقی را طی کند.
انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم است و رئیس جمهوری باید طرحها و برنامههای کوتاه مدت و بلندمدت برای کل اقتصاد کشور ارائه دهد. همچنین میتواند بر شاخصهای اقتصادی تأثیر بگذارد چراکه مفاهیمی همچون سرمایهگذاری، بیکاری، درآمد سرانه، رشد اقتصادی و همه شاخصهای اقتصادی از انتخابات ریاست جمهوری تأثیر میپذیرند. منتخب مردم باید به دنبال حل مسائل اقتصادی باشد چون که مسأله مهمی برای ملت است. رئیس جمهوری باید برنامه اقتصادی با دیدگاه اقتصادی داشته باشد. باید تغییرات سازنده را در کشور دنبال کند و راهکارهای سازنده ارائه دهد. همچنین انتخابات ریاست جمهوری به دلیل اهمیت جایگاه رئیس جمهوری در کشور و اهمیت مسائل اقتصادی و اجرایی و توسعه از جایگاه مهمی برخوردار است.
به نظر من شاخصهای اقتصادی مانند بیکاری ، تورم، رشد اقتصادی، ضریب جینی و همه اینها از اهمیت بالایی برخوردار است و کسی که میخواهد رئیس جمهوری شود باید در همه این زمینهها صاحبنظر باشد و بتواند مسائل کشور را در دوره ریاست جمهوریاش هدایت و در راستای توسعه و تحول حرکت کند. من فکر میکنم که کاندیدای ریاست جمهوری باید به دور از وابستگی خاص گروهها و احزاب بتواند از نقطه نظر اقتصادی برنامههای خودش را به شایستگی اعلام کند. قطعاً در این مسیر شورای نگهبان هم نقش سازنده و مهمی میتواند داشته باشد و کاری کند که از همه تشکلها و همه گروهها نمایندهای در انتخابات وجود داشته باشد چون انتخابات رئیس جمهوری برای همه است و فرد منتخب از طرف همه مردم میتواند تمام توانش را در راستای بهبود شرایط کشور از جمله شرایط اقتصادی انجام دهد و تمام توانش را به کار گیرد. چنین فردی قطعاً میتواند تحول بسیار مهمی را در اقتصاد و توسعه کشور ایجاد کند؛ بخصوص اینکه این برنامهریزیها برای آینده اقتصاد بهتر است هدفمند باشد مانند بودجهریزی که برای سطح کوتاه مدت است و برای برنامه میان مدت مانند برنامه توسعه اقتصادی و مهمتر از آن برنامه بلندمدت مانند چشمانداز 20 ساله. در نهایت باید گفت کاندیدا باید بتواند دیدگاهها و برنامههایش را بخوبی برای مردم روشن کند تا مردم نیز به کسی که دارای توانمندی مشخصی است رأی بدهند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سند جنایت جنگ اقتصادی منتشر شود
-
بهخاطر آینده ایران پای صندوقهای رأی بیاییم
-
نوبت مردم
-
آمادگی نهادهای انتخاباتی برای برگزاری انتخابات
-
تابلویی از مسئولیتپذیری مردم در پای صندوقهای رأی
-
رقابت برای حکمرانی بر شهر
-
زخمه بر ساز دل هنرمندان
-
آداب دموکراسی
-
سند «صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی» نیاز به ضمانت اجرایی دارد
-
بسکتبال مثل فوتبال نیست که عربستان گربهسیاه ما باشد
-
چه باید کرد؟
-
منتخب مردم باید به دنبال حل مسائل اقتصادی باشد
اخبارایران آنلاین